استعاذه در تلاوت

معنی کلمه استعاذه در تلاوت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از آداب تلاوت قرآن استعاذه است که به بیان آن می پرداذیم.
استعاذه در لغت «پناه بردن» و به عبارت دیگر «پناهنده شدن به خدا از شر بدی ها و شیطان» است. قاری قرآن قبل از تلاوت قرآن از خدای بزرگ در خواست می کند که او را از شر شیطان حفظ کند تا قرائتش از روی ریا و خودنمایی نباشد بلکه هنگام خواندن قرآن با حضور قلب بوده و آیات قرآن در او اثر بگذارد.
الفاظ استغاذه
برای استغاذه بهتر است این عبارت خوانده شود: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم»از شیطان رانده شده به خدا پناه می برم.کسی که قرآن می خواند از هر جای قرآن باشد، اول، وسط و یا آخر سوره باشد قبل از گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» مستحب است عبارت بالا را قرائت کند. بعضی از مفسران قرآن و علمای علم قرائت الفاظ دیگری را هم برای استعاذه عنوان نموده اند، ولی بهترین کلام، همان عبارت بالاست.
دلایل استعاذه
دو دلیل برای این مطلب ارائه می شود:دلیل اول: خداوند در سورة نحل ، آیة ۹۸ به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) چنین خطاب می کند: «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم». هنگامی که قرآن می خوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه بر.عبارت «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» به خاطر کوتاه بودن کلمات و نزدیک تر بودن به آیه مورد نظر، از سایر الفاظ بهتر است.دلیل دوم: لفظ برگزیدة قراء سبعه است. ابن جزری «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را لفظ برگزیدة همه قراء می داند. مفسر عالیقدر شیعه، مرحوم طبرسی نیز آن را نظر عدة زیادی از قاریان ذکر می کند.
استعاذة حقیقی
...

جملاتی از کاربرد کلمه استعاذه در تلاوت

و اين آيه همانطورى كه گفته شد امر به استعاذه در آيه قبلى راتعليل مى كند، و معنايش اين است كه در موقع مداخله شيطان به خدا پناه ببر، زيرا اينروش ، روش پرهيزكاران است . آرى پرهيزكاران وقتى شيطان طائف نزديكشان مى شودبه ياد اين مى افتند كه پروردگارشان خداوند است كه مالك و مربى ايشان است ، و همهامور ايشان بدست او است پس چه بهتر كه به خود او مراجعه نموده و به او پناه ببريم ،خداوند هم شر آن شيطان را از ايشان دفع نموده و پرده غفلت را از ايشان بر طرف مىسازد، ناگهان بينا مى شوند.
حقيقت استعاذه )) عبارت است از التفات عبد به اينكه در معرض آفات دنيوى و اخروى ومحروميت از خيرات دنيوى و اخروى است و يقين به اينكه خود عاجز است از دفع كوچكترينآفتى از خود يا جلب كمترين خيرى به سوى خود و علم به اينكه خداست كه قادر بردفع هر ضررى و جلب هر خيرى است نه غير او و كريم و جواد و رحيم است و از اين سهعلم انكسار و خضوع در قلب حاصل مى شود و از پروردگارش مى خواهد او را از آفات حفظفرمايد و بر او خيرات و بركات را افاضه فرمايد، پس به زبان مى گويد((اعوذباللّه )). و بالجمله مادامى كه بنده ذلت و احتياج خود را و عزت و غناى پروردگاررا نفهمد، حقيقت استعاذه در او نيست .
مستعيذ)) كسى است كه حقيقت استعاذه در او پيدا شده و به لسانحال وقال به پروردگار خود پناهنده مى شود و تضرع مى نمايد.