[ویکی فقه] استعاذه از جنیان (قرآن). خداوند به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم سفارش کرده از وسوسه جنیان به او پناه ببرد. قل اعوذ برب الناس• الذی یوسوس فی صدور الناس• من الجنة والناس. «بگو: پناه می برم به پروردگار مردم. • .... . • که در درون سینه انسانها وسوسه می کند، • خواه از جن باشد یا از انسان.» ← برنامه شیاطین ۱. ↑ ناس/سوره۱۱۴، آیه۱. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۵۳۳، برگرفته از مقاله «استعاذه از جنیان». ...
جملاتی از کاربرد کلمه استعاذه از جنیان
بالجمله ، آنچه تو را از حق باز دارد و از جمالجميل محبوب جلّ جلاله محجوب كند شيطان تو است ، چه در صورت انسان باشد يا جن . وآنچه كه به آن وسيله تو را از اين مقصد و مقصود باز دارند دامهاى شيطانى است ، چه ازسنخ مقامات و مدارج باشد يا علوم و كمالات يا حِرَف و صنايع يا عيش و راحت يا رنج وذلّت يا غير اينها. و اينها عبارت از دنياى مذمومه است ؛ و به عبارت ديگر، تعلّق قلب بهغير حق دنياى او است و آن مذموم است و دام شيطان است و استعاذه از آن بايد كرد.(2)
((در ادعيه كثيره ، استعاذه از زوال ايمان به مضلاّ ت فتن وارد شده است و حقّ آن است كهاگر ايمان به مرتبه يقين كامل برسد زوالش به حسب عادت ممتنع است ، امّا بلوغش بهاين حدّ نادر است و آن مخصوص انبياء و اوصيا: واكمل مؤ منان است ... و تكليف عامّه خلق به آن حرج است ، بلكه ازقبيل تكليف به محال است ، ظاهرش آن است كه در ايمان اكثر خلق ظنّ قوى كه نفس به آنمطمئن گردد كافى باشد.
انسان عذاب جسمى را مى تواند تحمل كند، ليكن عذاب روحىقابل تحمل نيست . اهل معنا به هنگام استعاذه از جهنم مى گويند: خدايا ما را به آتش دوزخمسوزان ؛ زيرا ورود به جهنم مايه رسوايى انسان است : (ربنا انك منتدخل النار فقد اخرزيته )؛ (1137) چون سقوط در جهنم نشانه كفر و نفاق يا دست كمدليل تبهكارى و در نتيجه حرمان از رحمت خاص خداست و اين رسوايى دردناكتر از سوختنبدن به آتش است .
استعاذه، واژهای است قرآنی به معنای پناه بردن به خداوند از هر نوع شر و بدی و همچنین هر نوع وسوسهٔ شیطانی. استعاذه، مصدر باب استفعال از ریشه «ع.و.ذ» است. استعاذه از لحاظ اصطلاحی، یکی از اصطلاحات قرآنی است به معنای دعایی که به وسیلهٔ آن، انسان برای دفع شرور خود را در پناه خدا قرار میدهد. این واژه پیشینهای کهن در زبان سامی دارد و در زبان عبری باستان[یادداشت ۱] نیز کاربرد داشتهاست. استعاذه در معنای وسیع آن، برخاسته از یک امر غریزی است. بدین ترتیب که انسان در مواجهه با خطرها، به دنبال پناه جستن از قدرتی برتر است تا به آرامش و اطمینان برسد. عربها پیش از اسلام، برای رهایی از شر، تعویذهای گوناگونی اعم از رُقیه، نُشره، نَفره، تَمیمه و... را به کار میبردند.
بالجمله ، آنچه تو را از حق باز دارد و از اجمالجميل محبوب جل جلاله محجوب كند شيطان تو است ، چه در صورت انسان باشد يا جن وآنچه كه به آن وسيله تو را از اين مقصد و مقصود بازدارند دامهاى شيطانى است ، چه ازسنخ مقامات و مدارج باشد يا علوم و كمالات يا حرف و صنايع يا عيش و راحت يا رنج وذلت يا غير اينها و ينها عبارت از دنياى مذمومه است و به عبارت ديگر، تعلق قلب ، بهغير حق ، دنياى او است و آن مذموم و دام شيطان است و استعاذه از آن بايد كرد(413).