استضعاف در قوم ثمود

معنی کلمه استضعاف در قوم ثمود در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استضعاف در قوم ثمود (قرآن). از قوم حضرت صالح علیه السلام فقط مستضعفین به وی ایمان آورده بودند.
جمعیت اشراف و ثروتمندان خوش ظاهر و بد باطن که از آنها تعبیر به ملاء (چشم پر کن ) شده است ، سررشته مخالفت با این پیامبر بزرگ الهی را به دست گرفتند، و از آنجا که عده قابل ملاحظه ای از توده های خوشفکر و پاکدل که همواره در بند اسارت اشراف گرفتار بودند، دعوت حضرت صالح علیه السلام را پذیرفته و اطراف او جمع شده بودند، مخالفت خود را با این گروه شروع کردند و همانطور که قرآن می گوید این جمعیت اشرافی و متکبر از قوم صالح به افرادی از مستضعفان که ایمان آورده بودند گفتند :«قال الملأ الّذین استکبروا من قومه للّذین استضعفوا لمن ءامن منهم أتعلمون أنّ صــلحا مّرسل مّن رّبّه...»(ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند آیا (راستی) شما یقین دارید صالح از طرف پروردگار خود فرستاده شده است ؟
مخالفت ملاء
جمعیت اشراف و ثروتمندان خوش ظاهر و بد باطن که از آنها تعبیر به ملاء (چشم پر کن ) شده است ، سررشته مخالفت با این پیامبر بزرگ الهی را به دست گرفتند، و از آنجا که عده قابل ملاحظه ای از توده های خوشفکر و پاکدل که همواره در بند اسارت اشراف گرفتار بودند، دعوت صالح را پذیرفته و اطراف او جمع شده بودند، مخالفت خود را با این گروه شروع کردند و همانطور که قرآن می گوید این جمعیت اشرافی و متکبر از قوم صالح به افرادی از مستضعفان که ایمان آورده بودند گفتند (آیا به راستی شما می دانید که صالح از طرف خداوند برای راهنمائی ما فرستاده شده است؟)
سخن علامه طباطبایی
جمله «للذین استضعفوا» را با جمله «لمن آمن منهم» تفسیر کرد تا دلالت کند بر اینکه مستضعفین از قوم صالح ، مؤمنین آن قوم بودند، و خلاصه ، تنها مستضعفین به وی ایمان آورده بودند.

جملاتی از کاربرد کلمه استضعاف در قوم ثمود

نتيجه مى گيريم كه اهم هدف امام قائم (عج )تكيل نفوس و آگاه كردن مردم و خط دادن به آنها و هدايتكامل معنوى و علمى آنها و نجات دادن آنها از استضعاف در جهت معنى و فكر و انديشه است ،در اينجا سخن را كوتاه كرده و آن را با اشعارذيل و چند سخن از بزرگان پايان مى بريم .
كلمه (حيلت ) گوئى بناى نوع از مصدر(حيلولت )(حائل و مانع شدن )، بوده و معنايش نوعى حائل شدن بوده و سپس به عنوان آلتاستعمال شده و معناى (وسيله و آلت حائل شدن بين دو چيز) را به خود گرفته است 0و ممكن است حال باشد براى حصول و دست يابى بر چيزى و يا حالى ديگر، ولىاستعمالش در آنچه پنهانى صورت بگيرد و نيز در امور ناپسند بيشتر از ساير موارداست ، و به هر حال بطورى كه راغب گفته ، در ماده اين كلمه معناى دگرگونگى خوابيدهو معناى جمله اين است كه :(همه ستمكاران نامبرده ماءوايشان در جهنم است ، مگر مستضعفينىكه استطاعت ندارند و نمى توانند استضعافى كه از ناحيه مشركين متوجه آنان است را باحيلتى از خود برگردانند و براى خلاصى از شر آنان راه به جائى نمى برند) وبنابراين مراد از سبيل بطورى كه سياق آن را مى رساند اعم از راههاى محسوس و غيرمحسوس است ، هر دو را شامل مى شود در حقيقت استثناء نموده است كسانى را كهاهل مكه اند و براى مهاجرت راه مدينه را بلد نيستند و راه چاره اى هم براى نجاتشان از شرمشركين و از استضعاف در برابر عذاب و فتنه آنان سراغ ندارند0