استصحاب امور اعتقادی

معنی کلمه استصحاب امور اعتقادی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استصحاب امور اعتقادی به حکم به بقا در امور اعتقادی و قلبی اطلاق می شود.
استصحاب امور اعتقادی، استصحابی است که مستصحب آن، امری اعتقادی و قلبی می باشد.مستصحب گاهی عمل خارجی و گاهی امری از امور اعتقادی است که مربوط به تصدیق قلبی و باور درونی می باشد و ربطی به عمل خارجی ندارد و به بیان دیگر، فعل جوانحی (قلبی) است نه جوارحی. در این که آیا در امور اعتقادی نیز همانند امور عملی، استصحاب جریان دارد یا خیر، اصولیون اختلاف دارند؛ مرحوم آخوند در کتاب « کفایة الاصول » می گوید: امور اعتقادی دو گونه است؛ در بخشی از آن فقط اعتقاد و تصدیق قلبی لازم است ولو این که اعتقاد از روی استدلال و علم صد در صد حاصل نشده باشد، مانند: اعتقاد به خصوصیات حشر انسان ها در روز قیامت ، هم چون اعتقاد به جسمانیت معاد ، که در این قسم، هم استصحاب حکمی و هم موضوعی جاری است؛ ولی در بخشی از امور اعتقادی، یقین و علم، موضوعیت دارد؛ یعنی اعتقاد قلبی باید از روی یقین و استدلال باشد، مثل: اعتقاد به توحید و اصل معاد ، در این قسم، استصحاب حکمی جاری است و استصحاب موضوعی جاری نمی شود. مرحوم شیخ در کتاب « رسائل »، استصحاب در احکام شرعی اعتقادی را معتبر نمی داند و مرحوم « نایینی » نیز در این موضوع با وی هم عقیده است.در کتاب « فرائد الاصول » آمده است:«لا فرق فی المستصحب بین ان یکون من الموضوعات الخارجیة او اللغویة او الاحکام الشرعیة العملیة، اصولیة کانت او فرعیة. و اما الشرعیة الاعتقادیة، فلا یعتبر الاستصحاب فیها.. . ».

جملاتی از کاربرد کلمه استصحاب امور اعتقادی

از آن جا که ماهیت حزب کمونیست چین بر پایه بی‌اعتقادی است؛ با بالا رفتن روزافزون تعداد تمرین‌کنندگان، آن را ممنوع اعلام کرد. در سال ۱۹۹۹، محبوبیت روزافزون فالون گونگ و به تبع آن ممنوعیت آن از طرف حزب کمونیست چین، منجر به تشکیل کنفرانسی سه روزه با نام «کنفرانس امور مذهبی» در چین شد. این بزرگ‌ترین گردهمایی اعضای حزب برای رسیدگی به امور اعتقادی مردم بود. جیانگ زمین در آن زمان بیشترین تلاش خود را برای مبارزه با فالون گونگ انجام داد و در ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹ آزار و شکنجه تمرین کنندگان فالون گونگ را آغاز کرد.
شاه تهماسب صفوی ۲۳ سال پیش از ازدواج اسماعیل میرزا از تمام کارهای خلاف شرع توبه کرده بود و در رعایت امور اعتقادی و دینی بسیار حساس شده بود. اسماعیل میرزا نیز به اقتضای سن و سال جوانی پیوسته در مراسم‌ها و مجالس بزم شرکت می‌کرد و نسبت به تعصبات مذهبی پدر بی‌اعتناء بود. رفتارهای اسماعیل میرزا نهایتاً احساس مذهبی پدر را جریحه‌دار کرد. رفتار اسماعیل میرزا باعث شد شاه تهماسب از اقامت بیشتر شاهزاده در دربار قزوین، دلخوش و راضی نباشد لذا اسماعیل میرزا را در ۳ آوریل ۱۵۵۶ میلادی[ت ق ۱۶] به هرات می‌فرستد تا به جای برادر بزرگترش محمد خدابنده، حکمران آنجا گردد. محمد خدابنده از سال ۱۵۳۵–۱۵۳۶ میلادی[ت ق ۱۷] حکمران هرات بود و محمدخان شرف‌الدین اوغلی امیرالامرای هرات از طایفه تکلو به عنوان لله او منصوب شده بود. اسماعیل میرزا در آغاز ژوئن وارد هرات می‌گردد؛ ولیعهد (محمد خدابنده) نیز به استقبال اسماعیل میرزا می‌رود.