اسارت کافران

معنی کلمه اسارت کافران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسارت کافران (قرآن). یکی از مواردی که در قرآن به آن اشاره شده است اسیر گرفتن در جنگ ها می باشد برای این امر در قرآن شرایطی بیان شده است که در این مبحث به برخی از آن شرایط اشاره می شود.
در قرآن به اسارت درآمدن گروهی از کافران و مشرکان مکه به دست مسلمانان در جنگ بدر اشاره شده است مانند آیه: یـایها النبی قل لمن فی ایدیکم من الاسری.... («الاسری» طبق شان نزول آیه، کافران اسیر شده در جنگ بدراند.)
← تفسیر آیه مذکور
یکی از مواردی که در قرآن به آن اشاره شده است، اسیر گرفتن مشرکان و کافران پیمان شکن پس از سپری شدن ماه های حرام ، میباشد. خداوند به مسلمانان می فرماید: براءة من الله ورسوله الی الذین عـهدتم من المشرکین• (این آیه اعلام بیزاری و عدم تعهد است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانی که با ایشان پیمان بسته اند.) فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم... (پس چون ماه های حرام سپری شد مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند راه برایشان گشاده گردانید زیرا خدا آمرزنده مهربان است.)
اسارت کافران حربی
یکی دیگر از مواردی که در قرآن به آن اشاره شده است لزوم اسیر گرفتن از کافران حربی پس از غلبه بر آنان می باشد، خداوند می فرماید: فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق... (پس چون با کسانی که کفر ورزیده اند برخورد کنید گردنهایشان را بزنید تا چون آنان را از پای درآوردید پس اسیران را استوار در بند کشید سپس یا بر آنان منت نهید و آزادشان کنید و یا فدیه و عوض از ایشان بگیرید تا در جنگ اسلحه بر زمین گذاشته شود این است و اگر خدا می خواست از ایشان انتقام می کشید ولی فرمان پیکار داد تا برخی از شما را به وسیله برخی دیگر بیازماید و کسانی که در راه خدا کشته شده اند هرگز کارهایشان را ضایع نمی کند.)

جملاتی از کاربرد کلمه اسارت کافران

ايونا روليفيتش، چه بسیار بنده‌ای که به شامگاه و صبحگاه درآمد درحالی‌که سرنوشتش با سختی گره خورده، و گرفتاری او را محاصره کرده، و از دوستان و محبوبان و یاران صمیمی جدا افتاده‌ است، شام کرد در حال اسارت، حقارت، خواری در دست کافران و دشمنان، او را دست‌به‌دست به راست و چپ می‌گردانند، در سیاه‌چالها زندانی شده و با غل و زنجیر سنگین گشته، از روشنی دنیا و نسیمش چیزی نمی‌بیند، با حسرت به خود می‌نگرد، بر دفع زیان و جلب سودی توان ندارد و من از همه این ها به جود و کرمت در آرامش هستم، پس معبودی جز تو نیست، پاکی تو که توانای شکست‌ناپذیر و بردباری که شتاب نورزی، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مار از عبادت‌کنندگان خویش، و بر نعمتهایت از شاکران و در برابر عطاهایت از ذاکران قرار بده، به حق مهرت بر من مهر آر، ای مهربان‌ترین مهربانان