ازار ازار

معنی کلمه ازار ازار در لغت نامه دهخدا

ازار ازار. [ اِ زا اِ زا ] ( ع صوت مرکب ) کلمه ای است که بدان میش را خوانند برای دوشیدن.

معنی کلمه ازار ازار در فرهنگ فارسی

کلمه ایست که بدان میش را فرا خوانند برای دوشیدن

جملاتی از کاربرد کلمه ازار ازار

مرا ازار تو سختست بر دل و گر نه هیچ کامم نیست در دل
گفت چه بر سر فکندی از ازار گفت کردم آن ردای تو خمار
فرستاده آمد بر شهریار ز بیخ گیا بر میانش ازار
همیشه ز هر عیب پاکیزه بود زبان و دو دست و ازار علی
پس بخوابانیدمش از بهر کار خواستم بگشایمش بند ازار
سنگیش در بغل باغیش در رخان کوهیش در ازار موییش در کمر
مدیح تا به بر من رسید عریان بود ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چو در ازار قصب یار سازدش پنهان سهیل رفته به زیر سحاب را ماند
مفت رندان‌گر تکلفها نباشد سد راه بی‌ ازار افتاده است از هند تا کشمیر شرم
بست ازار، آنگه و در باز کرد چین بچین، عربده آغاز کرد