ارمیا در منابع اسلامی

معنی کلمه ارمیا در منابع اسلامی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] منابع تاریخی و تفسیری اسلامی از آن جا که نام ارمیا در قرآن به صراحت نیامده و حوادث زندگی او به تفصیل مورد توجّه قرار نگرفته، از گزارش های تورات و باورهای یهودیان و مسیحیان درباره این پیامبر ، تأثیر بسیاری پذیرفته اند.
نقش «وهب بن منبه» در ورود بخش گسترده ای از اسرائیلیات درباره حضرت ارمیا نیز حائز اهمیت است. در عین حال، انعکاس دیدگاه یهودی و مسیحی درباره این پیامبر در منابع اسلامی به طور دقیق صورت نپذیرفته و در نتیجه، ابهام ها و تعارض های بسیاری درباره این پیامبر پدید آورده است. برخی او را همان عزیر پیامبر دانسته اند که پس از مرگی ۱۰۰ ساله دوباره زنده شد. و عدّه ای دیگر تحت تأثیر وهب بن منبه ، او را همان خضر نبی معرّفی کرده و از پیامبران پس از موسی شمرده اند که در آیه ۸۷ بقره از آن ها یاد شده است :«و لَقَد ءاتَینا موسَی الکِتبَ و قَفَّینا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ». در همین جهت، برخی دیگر از تفاسیر، ذیل داستان ملاقات موسی با مردی حکیم در آیه ۶۵ کهف ، از ارمیا یاد کرده اند و در روایاتی دیگر از او در جایگاه پیامبر دوره پس از شهادت یحیی بن زکریا نام برده شده است.
دیدگاه مفسّران درباره روایات متعارض
مفسّران بر اساس این مجموعه روایات متعارض، داستان های متعدّدی از قرآن را بر او حمل کرده اند. در مقابل، برخی دیگر از مفسّران به این قبیل روایات با دیده تردید نگریسته و دسته ای از آن ها را تضعیف سندی و محتوایی کرده و به اسراییلی بودن آن ها تصریح داشته اند.
داستان ارمیا
داستان ارمیا با روایتی از حسن بصری آغاز می شود که درباره زهد و پارسایی او است، وی در این روایت، فرزند پادشاهی معرّفی شده که به رغم اصرار پدر ، از ازدواج پرهیز می کرده و به کناره گیری از مردم تمایل داشته است تا آن که سرانجام وحی الهی بر او نازل شد.
← ادامه داستان از زبان وهب بن منبه
...

جملاتی از کاربرد کلمه ارمیا در منابع اسلامی

در منابع ربانی، ربی‌ها پیش‌بینی‌هایی را که از عهد عتیق در آمده بود به همراه قوانین شفاهی مخلوط کردند. مهمترین کتاب‌های عهد عتیق در مورد روزهای آخر کتب اشعیا، جرمیا و ازکیل هستند.
واژه خبوشان در منابع مختلف، به دو گونه، اعراب‌گذاری شده است: خَبُوشان و خُبُوشان. در وجه تسمیه قوچان، در منابع، نظریات مختلفی ثبت شده است که از این‌جمله‌اند: اشتغال مردم منطقه به دامپروری و ملهم از طایفه قوچ‌قانولو یا قوچ‌قوینلو؛ برگرفته از کوچان به زبان کردی (به معنی کوچ‌ها) به خاطر حضور کوچ‌نشینان در منطقه؛ و … به هر روی؛ در قدیم، عوام مردم و اهالی، این ولایت را خوشان می‌خوانده‌اند و همچنین در منابع مختلف به صورت خبوچان، خوچان و خوجان نیز ثبت شده است. بنا به دریافته‌های پژوهشگران معاصر؛ دگرگونی این واژه، از خبوشان یا خبوچان به قوچان، در اثر تحولات آوایی زبان است، و از دوران سیطره مغولان بر ایران، به صورت «قوچان» درآمده، به کار برده شد و امروز نیز رایج است. نام قوچان در لهجه کنونی مردم قوچان، به صورت «قُچون» [qočun] تلفظ می‌شود.
بعضی افراد مشهور که در منابع اسلامی (به نقل کتاب اجساد جاویدان) ادعا می‌شود که جنازهٔ آن‌ها سالم مانده‌است:
در منابع جغرافیایی قرون اولیه هجری نیز دربارهٔ حضور ترکان خلج در مناطقی از خراسان بزرگ مطالبی آمده است. به نظر یوهانسون (۱۹۹۸، ص ۳۲۵)، قسمت اعظم ترکهای ایران از اخلاف سلجوقیان‌اند. سلجوقیان از قبایل غز بودند و ترکهای خراسان در اصل بازمانده دسته‌ای از این ترکان غز محسوب می‌شوند.
سیاوش که در منابع بیزانسی به سئوسس (Σεόσης) معروف است، یک فرمانده نظامی ایرانی و ارتشتاران‌سالار (فرمانده ارتش) شاهنشاه قباد یکم ساسانی (حک. ۴۹۸–۵۳۱) در دومین دوره حکومتش بود. وی در حدود سال ۵۲۰ به سوءاستفاده از مذاکرات صلح با امپراتوری بیزانس متهم و از منصب برکنار و اعدام شد.
در منابع میخی آشوری سرزمین ارمنستان، نائیری نامیده شده‌است به معنی "سرزمین دریاچه‌ها و رودخانه"
آنچه در منابع جغرافیایی آمده است، نیمی از بند سبزک از مربوطات ولایت هرات و نیم دیگر آن مربوط ولایت بادغیس است.
بیشترین تمرکز وی در زمینه رباعی پژوهی معطوف به خیام بوده به‌طوریکه کتاب «رباعیات خیام در منابع کهن، پژوهش ارزنده‌ای در شناخت منابع قدیمی رباعیات منسوب به خیام است که به معرفی ۲۸ کتاب خطی و چاپی از سده‌های ششم تا اوایل قرن نهم هجری می‌پردازد. در هر بخش کتاب، ابتدا منبع مورد نظر به‌طور کامل معرفی شده و در مورد پیشینه پژوهش‌های صورت گرفته در مورد آن سخن رفته و سپس رباعی یا رباعیات خیام موجود در آن از روی دقیق‌ترین و کهن‌ترین نسخه‌ها نقل شده‌است. همچنین کتاب «در آستانه تازه شدن» نیز رباعی‌های سی تن از شاعران معاصر را ارزیابی کرده‌است.
در منابع و متون تاریخی دربارهٔ آخرین روزهای زندگی امیر نصر و مرگ او اختلاف‌نظر وجود دارد. در کل روشن نیست که امیر نصر مانند پدرش بر اثر توطئه وفات یافته یا به‌شکلی طبیعی از دنیا رفته است. برخی از مورخان هم زندگی او را قدیس‌وار توصیف کرده‌اند؛ وی که حدوداً سیزده ماه مبتلا به بیماری سل بوده، در خانه‌اش مکانی به نام بیت‌العباده ساخته بود تا در آنجا عبادت کند. همچنین ابودلف به‌نقل از یاقوت حموی می‌گوید که نصر از بیست سال پیش زمان مرگش را می‌دانسته است و هنگامی که زمان مرگش فرا رسیده، از بخارا خارج شده، دستور داده است که مراسم تعزیه خوانی برپا کنند. محققان دیگری نیز عقیده دارند که توطئهٔ سرداران نظامی و مخالفتشان با امیر نصر، باعث شد او برای مقابله با هر پیشامدی از ادارهٔ حکومت کناره‌گیری کند. همچنین برخی از مورخان معتقدند که امیر نصر به تحریک فرماندهان نظامی و علمای بخارا، به دستور فرزندش نوح یا با دسیسهٔ غلامان خود به قتل رسیده‌ است.
پايان يافتن مدت چهار ماه تا روز دهم ماه ربيع الثانى طبق آنچه در منابع اسلامى آمده ،دليل ديگر بر اين موضوع است ، به علاوه در روز عيد قربان در واقع قسمت اصلىاعمال حج پايان مى يابد و از اينرو، روز حج ميتوان به آن اطلاق كرد.