ارمنستان کبیر
جملاتی از کاربرد کلمه ارمنستان کبیر
سومین جنگ مهردادی (به ایتالیایی: Terza Guerra Mitridatica) آخرین و طولانیترین رشته از جنگهای مهردادی بود که در سالهای ۷۴ تا ۶۳ ق. م میان مهرداد ششم پادشاه پنتوس، و جمهوری روم درگرفت. هر دو طرف توسط متحدین متعددی که از کل حوضه مدیترانه شرقی و بخشهای بزرگی از آسیا (آسیای صغیر، ارمنستان بزرگ، شمال بینالنهرین و شام) در جنگ درگیر شده بودند، حمایت میشدند. این نبرد با شکست مهرداد و خودکشیاش به پایان رسید و به پادشاهی پنتوس و نیز امپراتوری سلوکی مُهر پایان زد و پادشاهی ارمنستان بزرگ را مبدل به یک دولت متکی رومی ساخت. تا سال ۶۷ ق. م هدایت این نبرد را ژنرال رومی لوکیوس لیکینیوس لوکولوس برعهده داشت و از این سال به بعد فرماندهی عالی رومیان به گنایوس پومپیئوس کبیر سپرده شد.
«هوسپ آرغوتیان» به عنوان سفیر کبیر ارمنستان در ایران بود وی نیز از اعضای فعال حزب بود. سلاحهایی که به ایران میرسید، از نواحی دور دست روسیه خریداری میگردید و از طریق قفقاز به ایران وارد میشد عمده این تسلیحات به صورت قطعات سلاحهای سبک بود و در کارگاه اسلحهسازی تبریز جمعآوری میشد و سپس به سلماس انتقال مییافت.
در زمان سلطنت تیرداد سوم ملقب به کبیر حادثهای روی داد که برای همیشه روی زندگی ملت ارمنی تأثیر گذاشت؛ و آن گرویدن این ملت به کیش مسیحی بود. میتوان این حادثه را به عنوان نقطه مرکزی تاریخ این ملت به حساب آورد، و در واقع دنباله همه حوادث بعدی در رابطه با این حادثه بودهاست. از این گذشته، بعدها آشکار شد که مسیحیت برای ارمنستان نخست عامل تحول و سپس عامل حفظ و نگهداری خود شدهاست.
«نخست تمدن آشوریها همسایه جنوبی ارمنستان که ارمنستان اولیه یا اورارتو ظاهراً روابط زیادی با آن داشتهاست. سپس تمدن یونان باستان که پس از فتوحات اسکندر کبیر بر سرتاسر خاورمیانه سایه انداخت. مدتی بعد، ارمنستان با تمدن رومی که مظهر آن مسیحیت قرنهای اولیه است رابطه مداوم پیدا کرد، و سرانجام دولت رم شرقی بود که با همه ضعفها و عیبهایش میتوانیم از رسالت بزرگ و تاریخی آن به عنوان مربی خاور اسلاونژاد و خاور آسیایی چشم بپوشیم.»