( آذر بیگدلی ) آذر بیگدلی. [ ذَ رِ ب َ دِ ] ( اِخ ) حاج لطفعلی بیگ شاملو ( 1134 - 1195 هَ. ق. )، برادرزاده ولی محمدخان ، متخلص بمسرور مستوفی و نویسنده عادلشاه افشار، معاصر زندیه بوده و به نام کریمخان وکیل تذکره ای موسوم به آتشکده نوشته ویوسف و زلیخائی نیز بنظم آورده و صاحب دیوان است.
جملاتی از کاربرد کلمه اذر بیگدلی
مولانا آهی تونی از شعرای قرن نهم ه.ق در شهر تون دیده به جهان گشود.لطفعلی بیک آذر بیگدلی در کتاب تذکره آتشکده ی آذر در مورد مولانا آهی چنین گفته است
شوشتری نخستین کسی است که از فردوسی روایتهای گونهگون کرده و در این کار به شاهنامه که منبع بنیادین بوده، نگریستهاست. عرفاتالعاشقین (میان سالهای ۱۰۲۲ تا ۱۰۲۴ ه.ق) از لبابالالباب و تذکرةالشعراء و «پیشگفتار بایسنقری» بهره بردهاست. تذکرهٔ آتشکدهٔ (میان سالهای ۱۱۷۴ تا ۱۱۹۳ ه.ق) آذر بیگدلی همهٔ افسانهها را از «پیشگفتار بایسنقری» و تذکرةالشعراء و چهارمقاله گرفتهاست. رضاقلیخان هدایت در مجمعالفصحاء (پایان در سال ۱۲۸۴ ه.ق) از «پیشگفتار بایسنقری» و تذکرةالشعراء و اشعار منسوب به فردوسی را از عرفاتالعاشقین آوردهاست.
غفاریان از نخستین خاندانهای کاشان بودند که به تشیع گرویدند. با آغاز عصر صفویه مسند قضاوت در امور شرعی شهر کاشان به عهدهٔ علمای این خاندان گذاشته شد و تا پایان دورهٔ زندیه افراد برجستهٔ خاندان، پیوسته به شغل قضاوت اشتغال داشتند. مانند قاضی ضیاءالدین، قاضی رفیعالدین، قاضی جلالالدین و غیره. در دورهٔ سلطنت شاه عباس، میرزا ضیاءالدین، فرزند قاضی رفیعالدین به هند رفت و از جملهٔ نزدیکان اکبر شاه درآمد و مدتی بعد به سمت ایلچیگری هندوستان به ایران فرستاده شد. در سال ۱۱۴۸ قاضی عبدالمطلب غفاری به نمایندگی کاشان به شورای دشت مغان رفت و سواد و بلاغت او در بیان، مورد پسند نادر شاه واقع شد. در دورهٔ افشاریه و زندیه اغلب حکومت کاشان به افراد این خاندان تفویض میشد. قاضی معزالدین غفاری نوادهٔ قاضی عبدالمطلب، تا اواسط دورهٔ زندیه حکومت کاشان را داشت (و بعد از او داماد وی عبدالرزاق خان کاشی) و با کفایت خود توانست مردم شهر را از هرج و مرجها و اوضاع نابسامان آن دوره حفظ کند. سالها پس از مرگ قاضی معزالدین، آذر بیگدلی صاحب تذکرهٔ آتشکده آذر، معزالدین را چنین مدح میکند
شهرت انوری به دلیل قصاید و توانایی بالای پردازش ادبی اوست. در شعری که به جامی منسوب است آمده: <<در شعر سه تن پیمبرانند/هرچند که لانبی بعدی/اوصاف و قصیده و غزل را/فردوسی و انوری و سعدی>>. توان بالای انوری در بکارگیری اصطلاحات ادبی و عبارات لطیف و معانی بلیغ موجب شده تا بزرگان ادب ایران با او به دیده احترام نگاه کنند. کسانی مانند نظامی عروضی، جامی، آذر بیگدلی او را از بزرگان ادب فارسی دانستهاند.
فتحعلی خان صبا تربیت یافته مکتب صباحی بیدگلی و آذر بیگدلی بود و در قصیده و غزل از شیوهٔ آنها پیروی میکرد. شعرش هر چند از لحاظ لطافت بیان به پای اشعار آن دو نمیرسد، از لحاظ لفظ و عبارت از کلام آنها استوارتر مینماید. در طرز مدیحه، شعر او گاهی سبک مسعود سعد را به خاطر میآورد اما لطف کلام و روانی سخن مسعود در کلام صبا دیده نمیشود. طرز صبا به ویژه در قصیده سرایی، سرمشق بیشتر سخن سنجان روزگار وی بودهاست؛ با این حال، در شعر او برخی مسامحهها و ناپختگیهای انشایی و دستوری و پارهای سهل انگاریها در استعمال الفاظ و ترکیبات به چشم میخورد. مضمون قصاید او عموماً مدح و وصف و اندکی هم مناجات و منقبت و محتوای غزلیاتش عشق و هجران و سوز و گدازهای معمول در نزد عامهٔ شاعران است.