اختلال خودزشت انگاری
معنی کلمه اختلال خودزشت انگاری در دانشنامه عمومی
این بیماری معمولاً در دوران نوجوانی شروع می شود و هم زنان و هم مردان را تحت تأثیر قرار می دهد. دیسمورفیا عضلانی زیرگروه اختلال بدریخت انگاری است، بدن را خیلی کوچک می داند، بیشتر بر مردان تأثیر می گذارد. علاوه بر این که در مورد آن فکر می کند، فرد به طور مکرر و نقص ادراک شده را بررسی و مقایسه می کند و می تواند روال غیرمعمول در پیش گیرد تا از تماس اجتماعی جلوگیری کند. از ترس انگ، معمولاً دل مشغولی را پنهان می کند. به دلیل کیفیت زندگی ای که از طریق نقص تحصیلی و شغلی و انزوای اجتماعی به شدت آسیب دیده است، در اختلال بدریخت انگاری افکار خودکشی و اقدام به خودکشی بالاست.
اختلال بدریخت انگاری بدن معمولاً در طول دوره بلوغ آغاز می شود، اما در مواردی احتمال شروع از کودکی هم وجود دارد. در صورت عدم درمان می تواند مزمن و سال های متمادی موجب رنج فرد شود. شیوع این اختلال با اندکی اختلاف در زنان بیشتر است. بر اساس یافته های یک پژوهش، شیوع آن در زن ها ۲٫۵ درصد و در مردها برابر با ۲٫۲ درصد است. مردها بیشتر در رابطه با اندام تناسلی، تناسب اندام و کم پشتی/کچلی موهایشان وسواس به خرج می دهند، درحالی که زنان بیشتر نسبت به پوست، شکم، وزن، پستان، باسن، ران، انگشتان پا و موهای زائد بدنشان حساس می شوند. علاوه بر این، به طور مشخص در جراحی فک و ارتودنسی، اختلال بدریخت انگاری بدن در زن ها شیوع بیشتری نسبت به مردها دارد. همچنین در مطالعه ای که روی زنان متقاضی لابیاپلاستی یا عمل زیبایی واژن انجام گرفت، مشخص شد که شیوع این اختلال در آن ها ۱۸٫۴ درصد است. بنابراین، جنسیت می تواند نقش مهمی در بروز علائم بالینی این اختلال ایفا کند.
جملاتی از کاربرد کلمه اختلال خودزشت انگاری
کمالگرایان ممکن است از اضطراب و عزت نفس پایین رنج ببرند. کمالپرستی، یک عامل خطر برای اختلال وسواسی-جبری، اختلال شخصیت وسواسی-جبری، اختلال خوردن، اضطراب اجتماعی، فوبیای اجتماعی، اختلال خودزشتانگاری، اعتیاد به کار، خودزنی، سوءمصرف مواد، افسردگی بالینی و همچنین مشکلات فیزیکیای مانند اضطراب مزمن و بیماریهای قلبی-عروقی است. علاوه بر این، مطالعات نشان دادهاند که افرادی که کمالگرا هستند، نسبت به افرادی که کمالگرا نیستند، میزان مرگ و میر بیشتری دارند.
اصطلاح «نفرت از خود» بهطور نارایج توسط روانشناسان و روانپزشکانی استفاده میشود که معمولاً افرادی که از خودشان بیزارند را «مردمی با عزت نفس پایین» توصیف میکنند. نفرت از خود، احساس گناه و شرم عوامل مهمی در برخی یا بسیاری اختلالات روانی هستند؛ بهویژه اختلالاتی که شامل درک نقصی در خویشتن هستند (برای نمونه، اختلال خودزشتانگاری). نفرت از خود همچنین نشانۀ بسیاری از اختلال شخصیتها از جمله اختلال شخصیت مرزی و همینطور اختلالات خلقی مانند افسردگی است.