[ویکی فقه] اختلاف در قرائات ناشی از اختلاف قرائات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم را اختلاف قرائت نبی صلی الله علیه و آله وسلّم گویند. بعضی از نویسندگان علوم قرآنی یکی از عوامل اختلاف قرائت ها را اختلاف قرائت نبی صلی الله علیه و آله وسلّم دانسته اند و برای تایید ادعای خود به روایت ضعیفی تمسک کرده اند با این مضمون که نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلّم هنگام تعلیم قرآن کریم ، به یک نوع لفظ و قرائت مقید و ملتزم نبوده است. متواتر نبودن قرائت اما بسیاری از محققین متواتر بودن قرائت های متعدد از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را قبول ندارند و روایاتی از اهل بیت علیه السّلام هم به این نکته تصریح می کند که قرآن با یک حرف و قرائت نازل شده و اختلاف ها بعدا پدید آمد.زراره از امام باقر علیه السّلام چنین نقل می کند: «ان القرآن واحد نزل من عند واحد و لکن الاختلاف یجیئ من قبل الرواة؛ قرآن، واحد است و از جانب (خدای) واحد نازل شده است و اما اختلاف، از ناحیه راویان پیدا می شود».همچنین، فضیل بن یسار به امام صادق عرض می کند که مردم می گویند قرآن بر هفت حرف نازل شده است. آن حضرت در پاسخ می فرماید:«کذبوا اعداءالله و لکنه نزل علی حرف واحد من عند الواحد؛ دروغ می گویند دشمنان خدا، بلکه قرآن بر حرف واحد و از نزد (خدای) واحد نازل شده است».
جملاتی از کاربرد کلمه اختلاف قرائت نبی
همچنین احمد نیریزی قرآنی را کتابت نموده که در حاشیه آن اختلاف قرائت قاریان هفتگانه آورده شدهاست. مؤسسه قرآنی نفیس ماندگار (عرضهکننده قرآن احمد نیریزی)
در تفاسير مختلف ، مباحث ادبى ، اختلاف قرائت ، شاءن ،نزول آيات ، بيان آيات ، شرح آيات الاحكام ، بحثهاى اخلاقى ، كلامى ، عرفانى ، حكمى، اجتماعى و سياسى ديده مى شود. هر يك از مفسرين در اثر خود يك يا چند باب از مباحثفوق را آورده اند. آنها به تناسب دركى كه از پرده از روى اسرار اين كتاب الهىبردارند، چون در حقيقت تفسير به معناى برداشتن پرده از آيات الهى است . حضرت امام(س ) مى فرمايند:((به طور كلى معنى تفسير كتاب آن است كه شرح مقاصد آن كتاب رابنمايد؛ و نظر مهم به آن ، بيان منظور صاحب كتاب باشد. اين كتاب شريف ، كه بهشهادت خداى تعالى كتاب هدايت و تعليم است و نور طريق سلوك انسانيت است ، بايدمفسر در هر قصه از قصص آن ، بلكه هر آيه از آيات آن جهت اهتداء به عالم غيب و حيث راهنمايى به طريق سعادت و سلوك طريق معرفت و انسانيت را به متعلم بفهماند. مفسر وقتىمقصد از نزول را بما فهماند مفسر است ، نه سببنزول به آن طور كه در تفاسير وارد است (1))).
اختلاف قراءت مواعده و وعد، وقتى تاءثير معنوى دارد كه مفاعليه در اين جا به معناىفَعَلَ نباشد، وگرنه صرف اختلاف لفظ و احتمالا با تفاوتغيرقابل اعتنا، خواهدبود. اگر اختلاف قرائت با اختلاف معنا همراه باشد،يعنى مواعده ،طرفينى و وعد، يك جانبه باشد تفاوت اين است كه مواعده از سنخ اسماى تشبيهى خداستكه تشريف موساى كليم عليه السلام را به همراه دارد و وعد از اسماى تنزيهى خداستكه چنين تكريمى را در صحابت خود ندارد. رجحان مواعده بر وعد گذشته از جنبه نقلى وشهرت و اعتماد صبغه تشريف يكى از بزرگ ترين انبياى اولوالعزم را به همراه دارد.
مفسر نامبرده سپس مى گويد: از ظواهر امر چنين برمى آيد كه همانطورى كه گفتيم آيهنخست به همان بيانى كه گذشت به صيغه غيبتنازل شده و به همين نحو در مكه و مدينه قرائت مى شده ، تا آنكه عده اى از علماى يهود درمقام شهادت به حقانيت اسلام و اينكه تورات هم بشارت به آمدن آن داده آن بشارتها وهمچنين حكم رجم را كتمان كردند، و عده اى ديگر در مقام مبارزه با اسلام همان حرفى را كهمشركين مكه قبلا زده بودند تكرار كرده و گفتند: (خداوند بر هيچ بشرى چيزىنازل نكرده ) در اينجا بوده كه رسول خدا آيه را براى يهوديها بطور خطاب(تجعلونه ) قرائت فرمودند و در عين حال قرائت اولى را هم نسخ نكردند. اين احتمالىاست كه ما در باره اختلاف قرائت در كلمه (يجعلونه ) مى دهيم ، و رواياتى هم بر طبقآن هست ، اگر صحيح بوده باشد.
این امر موجب شد، اختلافات بین مردم بالا بگیرد. به گونهای که عدهای، قرائت عدهای دیگر را غلط بدانند. پس از یکی کردن مصاحف، اختلاف قرائت بیشتر به رسمالخط مصحف بازمیگردد. بعضی از حروف به گونهای نوشته میشد که مشابه حروف دیگر بود و آموزش آن تنها به وسیلهٔ قاری ممکن بود. اجتهادهای شخصی قرّاء و لهجههای آنها نیز در کنار دیگر عوامل تأثیر میگذاشتند.