جملاتی از کاربرد کلمه اختر شب گرد
اختر شب شد آشکار به تو کس نگوید تو را که پنهان باش
زگشاد و بست اختر شبی آن بود که بینم در خانقاه بسته، سر جام می گشاده
از نم فیض تو دارند و فروغ لطف تو گوهر سیراب آب و اختر شب تاب تاب
چو این کوی زرین نمودار شد سر اختر شب نگونسار شد
می جهد چشم اختر شب هجر قاصد آفتاب می آید