احشام جت

معنی کلمه احشام جت در لغت نامه دهخدا

احشام جت. [ اَ ؟ ] ( اِخ ) قریه ای است به دوفرسنگی شمالی برازجان. ( فارسنامه ).

معنی کلمه احشام جت در فرهنگ فارسی

قریه ایست به دو فرسنگی برازجان

جملاتی از کاربرد کلمه احشام جت

به دلیل اینکه علی صفر زنگنه‌ای مال و احشام زیادی داشته، جد شکیب‌های خافی در پی قتل وی بر می‌آید.
يك نمونه‏ی ديگر، سنگ عصاری خانه می‏باشد، كه هم اكنون در زيردست قبرستان «ده كهنه» به روی زمين‏های مزروعی موجود است، اين سنگ بزرگ كه بين 2 تا 3 تن وزن دارد، با مهارت تراشيده شده و به صورت يك دايره ی بزرگ، با قطری بيش از نيم متر در آمده است، وسط اين دايره سوراخ است؛ گويا اين سنگ، جفتی شبيه خودهم داشته كه اكنون دردست رس نيست. اين سنگ‏ها به وسيله ی نيروی احشام به حركت درآورده می‏شده وبدان طريق روغن گنجد گرفته می‏شده .
در صفحه ۲۵کتاب ایل کلهر در دوره مشروطیت، گودرزی گفته‌است:مردمان این ایل در محدوده‌های نامبرده با توجه به این که اکثریت از طریق دامپروری امرار معاش می‌کرده‌اند جهت به دست آوردن علف چرا برای احشام و گوسفندان خود در فصول مختلف سال دست به کوچ و تغییر مکان می‌زده‌اند که این امر در بروز اختلاف بین آنها وسایر ایلات تأثیر مهمی داشته‌است. در تعیین حدود گرمسیر و سردسیر ایل کوه‌های قلاجه در شرق گیلانغرب و سرکش در شمال این شهر و حومه آن را می‌توان مرز به حساب آورد؛ یعنی جنوب این کوه‌ها گرمسیر و شمال آنها سردسیر کلهرها بوده‌است. در این مناطق سردسیر و گرمسیر گروهی از افراد ایل به صورت یکجانشین که معیشت آنها به طریق اقتصاد کشاورزی و دامپروری به صورت محدود تأمین می‌گردد.
زیستگاه این نوع احشام در تگزاس است و بخاطر شاخ‌های فوق‌العاده بلندشان، این نوع گاو سمبل بزرگ‌ترین دانشگاه تگزاس، یعنی دانشگاه تگزاس در آستین می‌باشند.
همه مردم گُرد و شولان گُرد مرنجان (شاهان ) و سواران احشام گُرد
پرورش‌دهندگان احشام اغلب تولیدمثل و آمیزش جانوران خود را زیر نظر می‌گیرند تا جلوی ایجاد ویژگی‌های ناپسند در جمعیتشان را بگیرند. در دانش اصلاح نباتات، نمونه‌های به دست آمده از درون‌آمیزی برای تولید خطوط دورگه به منظور بهره‌گیری از اثرات هتروزیس استفاده می‌شوند. درون‌گشنی در گیاهان همچنین به شکل گرده‌پراکنی بر خود نیز صورت می‌گیرد.
در سال ۲۰۱۲، برزیل دومین کشور دارای بیشترین میزان احشام در دنیا با تعداد ۲۰۵ میلیون راس بود. گاوها نشخوارکننده هستند که گازهای گلخانه‌ای مانند متان و اکسید نیتروژن را منتشر می‌کنند.
از دلائل خالوحسین برای کندن و حفر این صخره، می‌توان به عناوینی همچون فقر، آوارگی، از دست دادن خانواده در دوران قبل و بعد از انقلاب ۵۷، فروریختن و نابودی خانه و کاشانه‌اش، تلف‌شدن احشام و دام‌هایش در جنگ ایران و عراق اشاره نمود. به‌دلیل شباهت کار او به بیستون کندن فرهاد کوهکن، به او القابی همچون «فرهاد دوم» یا «فرهاد ثانی»، «فرهاد زمان»، «فرهاد قرن بیستم» و «وارث تیشه فرهاد» داده‌اند.
در زمان کوچ و نیاز به سرعت بیشتر در عبور از موانع طبیعی، وقت کمتری برای تهیهٔ غذا و پختن نان دارند. برخی اقلام غذایی مانند خرما یا آرد را به میزان محدود تهیه کرده و همراه می‌برند. مشکل کمبود وقت در کوچ به سردسیر بیشتر است در این دوره احشام شیر نداشته یا شیر کمی دارند و در نتیجه خانوارها لبنیات کمتری خواهند داشت. به عکس در برگشت به گرمسیر مواد لبنی بیشتری در اختیار داشتند. شیر، ماست، دوغ و نیز کشک ساییده شده را به تنهایی یا به صورت شُله مصرف کرده و از سبزی‌های محلی مانند کاردین کرفس کوهی و ترهٔ کوهی که به صورت خودرو سبز می‌شود به عنوان چاشنی استفاده می‌کنند. مغز گردو و بادام و بلوط نیز از جملهٔ غذاهای آنهاست. خرما و دیگر موادغذایی که در سردسیر یا گرمسیر خریده می‌شود تا مدتی از کوچ، بخشی از غذای افراد را تأمین می‌کند. از آنجا که در عشایر خرید و فروش گوشت مرسوم نیست، یک گوسفند هم برای یک خانواده زیاد است، در زمان گذشته که وسیله‌ای برای نگهداری گوشت نداشتند و مهم‌تر از این‌ها فرصتی هم برای توقف نداشتند، کمتر اتفاق می‌افتاد که گوسفندی سربریده شده و به مصرف غذا برسد مگر اینکه از بلندی پرت شده یا به دلایلی در حال مردن بود. به همین دلایل گوشت کمتر مصرف می‌شد.
در عهد هخامنشی نخستین قدم‌ها در تنظیم اقتصاد ملی برداشته شد. دولت مالیاتی وضع کرد که از املاک، مزارع، باغ‌ها، احشام و معادن گرفته می‌شد. نوعی مالیات متعلق به زمین وجود داشت که کاملاً شبیه مالیات بر مصنوعات صنعتی بود. عوارضی بر پیاده‌روهای بندرها وضع کرده بودند. مالیاتی که توسط عمال جمع‌آوری می‌شد، در صندوق ایالات گرد می‌آمد و سپس به خزانه ارسال می‌شد. از زمان ایجاد شاهنشاهی هخامنشی، جهان در عصر اقتصادی مساعدی قدم گذاشته بود. روابط تجارتی بین نواحی که سابقاً وجود نداشته — مثلاً بین بابل و یونان — ایجاد شد و توسعه یافت. بر اثر احتیاج به محصول، نرخ منافع (بهره)، مانند بهای جنس افزوده شد، به استثنای اجناسی که حمل آن‌ها مشکل بود مانند گاو، به عکس بهای زمین در ایران و یونان پائین آمد.