[ویکی فقه] احادیث اسباب نزول، احادیث مربوط به رخدادهای زمینه ساز نزول آیه را می گویند. احادیث اسباب نزول، احادیثی هستند که سبب نزول آیات را یادآور شده اند. اسباب نزول در حقیقت همان رخدادهای خارجی زمینه ساز نزول آیات قرآن است، و تنها راه آگاهی از چنین اسباب و زمینه هایی، گزارش های شاهدان عینی آن عصر است؛ لذا تنها منبع معتبر برای آگاهی از اسباب نزول، همان «احادیث اسباب نزول» است. منابع احادیث اسباب نزول با این که در کتاب های روایی و تفسیری شیعه، روایات و احادیث اسباب نزول ذکر شده اند؛ اما عمده احادیث موجود در این باب، از منابع اهل سنت نقل شده است. علی رغم تلاش فراوان محققان و اهمیت فوق العاده این احادیث در کشف معانی قرآن ، متاسفانه امروزه از سبب نزول بسیاری از آیات آگاه نیستیم. و نیز بسیاری از روایات موجود، نه از نظر سند قابل اعتمادند و نه از نظر محتوا؛ تا جایی که این سخن نزد اهل تحقیق به مثابه یک «اصل» پذیرفته شده است که: «احادیث مربوط به جنگ ها ( مغازی ) و فتنه ها ( ملاحم ) ریشه و پایه ای ندارند». عوامل کم بودن احادیث اسباب نزول در این میان، نباید از نقش ویرانگر دو عامل یعنی « منع تدوین احادیث تا نود سال پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم» و «انگیزه های نیرومند سیاسی و غیرسیاسی جعل و تحریف در احادیث اسباب نزول» غافل شد. از این رو، محققان برای بازشناسی احادیث معتبر از غیرمعتبر، ملاک هایی ذکر کرده اند، که مهم ترین و کارآمدترین ملاک در اینجا آن است که روایت ماثور، صرف نظر از اسناد آن بتواند به خوبی نقاط ابهام و سؤال برانگیز آیه را توضیح دهد و در عین حال محتوای آن با بدیهیات عقل و دین مخالف نباشد.
جملاتی از کاربرد کلمه احادیث اسباب نزول
امام حسين بن على عليها السلام مى فرمايد: امير مومنان براى ما نطق كرده فرمود: از من درباره قرآن بپرسيد تا به شما بگويم آياتش درباره چه كسانى و در چه زمانى نازل شده است . (73) ابوطفيل ، عامربن وائله ، كه شاهد ديگرى است و هشت سال از دوره رسولخدا را درك مى كند و شاگرد و سرباز اميرمومنان ، و شاعرى نيكوكار و قاضى خردمند و خوش بيانى هم هست و آخرين صحابى كه از دنيا مى رود (74) مى گويد: على عليه السلام در نطقش فرمود: ز من بپرسيد. چون به خدا سوگند از هر چه بپرسيد به شما پاسخ خواهم داد. از من درباره كتاب خدا بپرسيد، زيرا به خدا سوگند آيه اى نيست كه ندانم در شب نازل شده است يا در روز، در جلگه يا در كوهستان (75) علم ترتيب و شان و اسباب نزول بطور كامل و جامع از امير مومنان على بن ابيطالب عليه السلام به ديگر اصحاب و نسل هاى بعد مى رسد. سه طريق معتبر و اصلى براى آن هست .
از خدا بترس و سخن ، سنجيده بگوى . كسانى كه شرايط و شان نزول آيات قرآن را مى دانستند از دنيا برفته اند (64) اما امروز هر كس عنان به جهالت سپرده چيزى تازه مى سازد و دروغى را به بهتان مى بافد كه بينديشد با جاهلى كه علم به شرايط و سبب نزول آيه ندارد و با وجود اين درباره آن حرف مى زند چه تهديدى رفته است . همين وضع باعث شد كه من به نگارش اين كتاب كه جامع شرايط و اسباب نزول آيات است همت بگمارم .(65)
قرآن چون به ترتيب زمانى نزول مرتب و با استفاده از كتاب هاى مغازى و سيره و اسباب النزول مرتب شود يگانه تاريخ اصيل و صحيح دوره رسالت مى شود و تاريخى كه هيچ نوشته دست بشر در صحت روايت و امانت نقل بپاى آن نمى رسد. چنين قرآنى و تاريخى ، تاريخى را كه در شان و اسباب نزول نوشته و نقل گشته و روايات مختلف و متناقضى را هم در بردارد تصحيح مى كند، مهمترين حوادث عصر نبوى را كه نزول سوره ها و مجموعه آيات باشد بيان مى دارد، آنچه را به نام حديث از پيامبر اكرم ما نقل گشته و جزئى از تاريخ حيات وى است ارزيابى و رد و قبول مى كند، سيره حضرتش را و تاريخ امت را در مرحله رشد و قوامش مى نگارد و آنچه را كه درباره وقايع وا عمالى آن دوره گفته و نوشته اند بر محك خويش مى آزمايد.
اسباب نزول از واحدى : عكرمة از ابن عباس روايت نموده گويد: چونرسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از جنگ حنين فراغت جست ، و سوره فتحنازل گرديد، فرمود: اى على و اى فاطمه : ( اذا جا نصرالله و الفتح ،) و تا آخرسوره را قرائت فرمود.(2) (اشاره به نزديكى ايام رحلت پيامبر).
علاوه بر این، در قرآن، آیات بسیاری خطاب به امهات مؤمنین — همسران محمد — نازل شده است و آنها را به عنوان الگویی برای مسلمانان قرار داده است؛ با این حال مشمول وظایف سختگیرانهتری نیز شدهاند. از این میان هیچکدام از آنها با نام مشخص نشدهاند. از همین رو تلاشهایی صورت گرفته است تا با توجه به اسباب نزول و داستانهای گزارش شده برای آیات، پیوند هر آیه با همسر مورد نظر، پیدا شود. دیگر آیه مرتبط با زنان، آیات افک است که دربارهٔ تهمت زدن گروهی از مردم به یکی از زنان مسلمان است. در این آیات، خداوند مردم را به دلیل اتهام وارد کردن و دامن زدن به شایعات، تقبیح میکند. اغلب مفسران شیعه و اهل سنت شخص متهم شده را عایشه میدانند. همچنین در قرآن از جنس مؤنثی با نام اصطلاحی حوری برای مردان یاد شده است که غالباً باکره توصیف شدهاند و در بهشت از نعمتهای اعطاشده به مردان هستند.
و از مضامين اين روايات بخوبى بر مى آيد كه مانند ساير روايات وارده در شاننزول آيات همه از باب تطبيقهائى است كه اشخاص كرده اند، قضايائى را با آيه اىاز آيات تطبيق نموده اند، آنگاه (يا خود آنان و يا دست دومى ها) آن قضايا را شاننزول و سبب نزول معرفى كرده اند، پس در حقيقت روايات شاننزول اسباب نزول نيستند، بلكه اسباب نظريه هايند و آيات مورد بحث از جهتنزول مطلق است .
مؤ لف : ممكن است اين دو سببى كه در اين دو روايت اخير براىنزول آيه ذكر شده ، يعنى داستان تحريك شدن شهوت آن مرد و داستان عبدالله بن رواحه، شان نزول آيه نبوده باشد، و راوى وقتى داستان رانقل كرده آيه را از پيش خود بعنوان استشهاد ذكر كرده است ، و از اينقبيل استشهادات روايات اسباب نزول زياد ديده مى شود، و ممكن هم هست براىنزول آيه اسباب و حوادث متعددى واقع شده باشد.
بر اساس رایجترین روایت در سنت اسلامی و اقوال مشهور، تصمیم به جمعآوری قرآن بلافاصله بعد از درگذشت محمد در سال ۱۱ هجری، در زمان ابوبکر، خلیفهٔ اول، گرفته شد. بر اساس این روایات، نسخهای رسمی و وفادار به گفتههای محمد وجود داشت، اما شکلگیری نهایی آن تا اواخر خلافت عثمان، تقریباً سی سال پس از محمد، به درازا کشید. بر اساس این تفسیر سنتیِ مومنینِ مسلمان، «قرآن کلام خدا، نازل شده بر محمد به واسطه جبرئیل است.» در این نگرش و بر اساس نسخ و اسباب نزول، قرآن در طول ۲۳ سال در مکه و مدینه نازل شدهاست. رویکردِ مفسران سنتیِ مسلمان از خوانش قرآن، بر همین روایات بنا شدهاست؛ دانشی که به آن تفسیر قرآن میگویند. این شیوه تفسیر، توسط افرادی مانند سیدحسین نصر نیز دنبال شدهاست که آثارِ متاخرِ خودش را (The Study Quran: A New Translation and Commentary, 2015) بر اساس تفسیر سنتی مسلمانان، یعنی تفسیر قرآن بر اساس منابع کاملاً اسلامی و بدون توجه به پژوهشهای تاریخی و انتقادی، شکل دادهاست.
و چه بسا بعضى گفته باشند مقصود از گفتار به احسن خوددارى كردن از جنگ با مشركينو برقرار كردن روابط حسنه و مسالمت آميز است ، و خطاب در آيه به مؤ منين صدر اسلام واهل مكه است كه هنوز رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) هجرت نكرده ، و آيهشريفه بطورى كه از روايات اسباب نزول برمى آيد، در حقيقت نظير آيه : (و قولواللناس حسنا) مى باشد (كه در آيه 83 سوره بقره قرار داشت ) به مسلمانان دستور مىدهد بامردم خوشزبان باشند، ولى خواننده گرامى توجه دارد كه اين تفسير با تعليلىكه در ذيل آيه است سازگارى ندارد.