[ویکی فقه] آثار تفسیر عرفانی. تفسیر عرفانی از روش های تفسیر قرآن ، بر اساس تأویل و موسوم به تفسیر اشاری و رمزی می باشد. از مهم ترین و کهن ترین تفاسیر فیضی و اشاری، تفسیر سهل تستری (م. ۲۸۳ ق.) است.برخی پژوهشگران مانند باورینگ که درباره شخصیت و آثار تستری از جمله تفسیر او تحقیق کرده اند، ضمن مقایسه موارد نسبتاً زیادی بین تفسیر سهل تستری و حقائق التفسیر سلمی به شواهدی دست یافته اند که هر تردیدی را در باب اصالت تفسیر منتفی می سازد و می توان گفت سخنان بیان شده در این تفسیر که به صورت «قال سهل» آمده اند از زبان تستری اند. محسن باقرزاده، ارج نامه ایرج، ج۲، ص۳۰ - ۳۲، تهران، طوس، ۱۳۷۷ ش. حقائق التفسیر ابوعبدالرحمن سلمی (م. ۴۱۲ ق.) از تفاسیر مهم فیضی ـ اشاری است.حقائق التفسیر نیز بر تفسیرهای بعدی خود مانند لطائف الاشارات مؤثر بوده است. النیشابوری القشیری (م ۴۶۵ ق)، لطائف الاشارات، ج۱، ص۱۱، به کوشش بسیونی، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب. پس از حقائق التفسیر می توان به لطائف الاشارات قشیری به عنوان تفسیر مهم دیگر عرفانی اشاره کرد.قشیری تفسیر دیگری نیز بنام التیسیر فی التفسیر داشته است که نتیجه پژوهش های عقلانی و بعدی اوست، گرچه بر منقولات نیز متکی بوده است.لطائف الاشارات قشیری نخستین تفسیر عرفانی است که متکلمی صوفی نگاشته است.عنوان لطائف الاشارات بیانگر روش تفسیر قشیری در فهم حقایق وحی است، با محوریت اشارت به جای عبارت.وی در تفسیر اشاری خود بر عنصر تهذیب نفس به عنوان مهم ترین عنصر در درک اشارات و لطایف قرآنی تکیه می کند.قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار نگریسته و به قولی بر حفظ نص قرآن حریص بوده است. النیشابوری القشیری (م ۴۶۵ ق)، لطائف الاشارات، ج۱، ص۳۷، به کوشش بسیونی، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب. ...
جملاتی از کاربرد کلمه اثار تفسیر عرفانی
حسن حسنزادهٔ آملی در تفسیر عرفانی سورهٔ قدر میگوید سِیرِ حُبّیِ وجود، در قوس نزول، در منازلی است که به شب تعبیر شود؛ همانگونهکه در سیر ظهور صعودی، به روز. بعضی شبها لَیالیِ قدر و بعضی از روزها ایامالله است؛ و فاطمه لَیلةُالقدرِ یازده کلاماللهِ ناطق است، چنانکه جعفر صادق گفت: کسی که حق معرفت به فاطمه پیدا کند، یعنی بهدرستی او را بشناسد، لیلةالقدر را ادراک کردهاست. او میگوید انسان کامل، قرآنِ ناطق است و بنابراین، یازده قرآن ناطق در شبی مبارکه که مادر امامان است، نازل شدهاست؛ و میگوید بهگفتهٔ پیامبر کسی که فاطمه را آنچنانکه شایستهاست بشناسد، شب قدر را درک کرده و فاطمه ازآنرو که خلایق از کُنْهِ شناخت او بریده شدهاند، فاطمه نامیده شد.
در روایتی از محمد باقر، امام پنجم شیعیان پرسیده شده که او میداند شب قدر کدام است و او پاسخ میدهد: «چه طور ندانیم در حالی فرشتگان در آن شب گرداگرد ما دور میزنند» از جعفر صادق نقل است که «در شب قدر امام مستوجب روح بیشتری میشود.» حسن حسنزادهٔ آملی در تفسیر عرفانی سورهٔ قدر میگوید سِیرِ حُبّیِ وجود، در قوس نزول، در منازلی است که به شب تعبیر شود؛ همان گونه که در سیر ظهور صعودی، به روز. بعضی شبها لَیالیِ قدر و بعضی از روزها ایامالله است؛ و فاطمه زهرا، دختر محمد، لَیلةُالقدرِ یازده کلاماللهِ ناطق است، چنانکه جعفر صادق گفت: کسی که حق معرفت به فاطمه پیدا کند، یعنی بهدرستی او را بشناسد، لیلةالقدر را ادراک کردهاست. او میگوید انسان کامل، قرآنِ ناطق است و بنابراین، یازده قرآن ناطق در شبی مبارکه که مادر امامان است، نازل شدهاست؛ و میگوید بهگفتهٔ پیامبر کسی که فاطمه را آنچنانکه شایستهاست بشناسد، شب قدر را درک کرده و فاطمه از آنرو که خلایق از کُنْهِ شناخت او بریده شدهاند، فاطمه نامیده شد.
اخیراً متون جدید و مهمی در مورد کرامیه به دست آمده و اهمیت آن بدین لحاظ است که فرقه کرامیه را از جنبه و دیدگاه مقبول و مطلوبش به تصویر میکشند. این گونه استنباط میشود که این متون از سوی عده ای از کرامیان نگاشته شده باشد. از جمله این منابع میتوان به تفسیر عرفانی قرآن اشاره کرد که اخیراً دکتر شفیعی کدکنی آن را معرفی کرده است.
تفسیر عرفانی بر اشعار حافظ و بهویژه انطباقش با اندیشههای ابن عربی، از سدهها پیش آغاز شد؛ اما در دوران معاصر، مرتضی مطهری بود که جدیترین کتاب در اینباره را نوشت.
در این تفسیر عرفانی جنبههای ولایت اهل بیت مشهود است و این تصریحات متون کرامی نقض آشکار تمام تهمتهایی است که نسبت به کرامیه در کتابهای ملل و نحل منعکس شده است. در این کتاب محمد بن کرام (م ۲۵۵ق) مؤسس کرامیه زاهدی است یگانه، عالمی است ژرف اندیش و در الهیات متکلمی است تنزیهی و به دور از شائبه تجسم و در همان حال، مرد عمل و اهل درگیری با حکومتها و صاحب اندیشههای انقلابی در مسائل اجتماعی و اصول مالکیت، و همین امر سبب شده است تا از او چهرههای منفی ساخته شود.
وی مانند دیگر علمای مکتب تفکیک منتقد عرفان اسلامی مصطلح بود و با اینکه از جهت سیاسی همسو با انقلاب بود اما از جهت فکری و عقیدتی ضد عرفان و تصوف بود و از این جهت با سید روحالله خمینی مخالف بود و باعث شد تا در پی پیامی که برای او فرستاد خواست تا تفسیر عرفانی سوره حمدش را که از تلویزیون پخش میشد، تعطیل کند روحالله خمینی هم خواسته اش را پذیرفت و تفسیرش را با وجود مخاطبین فراوانی که داشت، تعطیل کرد.[نیازمند منبع]
سلمی نیشابور در تاریخ فرهنگی ایران و جهان اسلام به عنوان صوفی، مورخ، محدث و مفسر شناخته میشود. او یک اثر به نام اربعین فی الحدیث و از مشایخ حدیث بغداد روایت میکردهاست. کتاب حقائقالتفسیر سلمی یکی از مهمترین کتابها در حوزه تفسیر عرفانی قرآن است. رسالههایی که سلمی در علوم تصوف، احوال و مقامات، آداب و رسوم، اخلاق و حقایق طریقت نگاشته، تأثیری بسزا در آثار نویسندگان پس از وی داشتهاست. نصرالله پورجوادی دربارهٔ وی نوشتهاست: «رسائلی که این نویسنده نیشابوری دربارهٔ ملامتیه و اهل فتوت نوشته، در واقع آثاری است که ما را به متن جامعه اسلامی ایران، بخصوص در خراسان، در قرن چهارم هجری میبرد و با مسائل اجتماعی و ارزشهایی که متدینین برای آداب و رسوم خاص اجتماعی قابل بودهاند آشنا میسازد.»