اثار الباقیه
معنی کلمه اثار الباقیه در دانشنامه اسلامی
در ابتدای کتاب، مقدمه ای از ویراستار و در ادامه متن کتاب و در پایان، تعلیقات کتاب، ذکر شده است.
بیرونی خود اثرش را در 22گفتار (القول) تألیف کرده، بدون آن که در ترتیب آنها رقم های وصفی معمول را ذکر کند (برخلاف روشی که در القانون و الهند به کار بسته است).
بیرونی در این کتاب و نیز کتاب دیگرش «تحقیق ما للهند» دقیق ترین گزارشهای دوران باستان درباره تاریخ علوم مختلف در هند و گاه شماری ملّت ها را ارائه می دهد. وی برای آنکه کتابش ملال آور نباشد، مسائل پراکنده اما بسیار جالبی را یاد کرده است که بسیاری از آنها به طبیعیات مربوط می شود.
درباره سنجش اعتبار منابع و مآخذ تاریخی از لابلای آثار مختلفش به ویژه این کتاب می توان به تقسیم بندی ذیل دست یافت:1-گزارشی که عقل در سنجش آن به کار نمی آید و قیاس آن با رویدادها و تجربیات دیگر سود بخش نیست. 2-گزارشی از رویدادی که وقوع آن عقلا محال یا در شرایط روزگار مورد نظر ناممکن باشد. 3-گزارشی از رویدادی که وقوع آن در «عادت جاریة» ممکن است و برای سنجش آن باید هم به نقل و هم به عقل متکی بود.
جملاتی از کاربرد کلمه اثار الباقیه
ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه در مورد پیدایش نوروز نوشته است که برخی از علمای ایران میگویند سبب اینکه این روز را نوروز مینامند این است که چون جمشید به پادشاهی رسید دین خود را تجدید کرد و چون این کار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز، روز تازهای بود جمشید عید گرفت اگر چه پیش از این هم نوروز بزرگ و معظم بود. برخی دیگر از ایرانیان گویند که جمشید زیاد در شهرها گردش نمود و چون خواست به آذربایجان داخل شود بر سریری (تخت پادشاهی) از زر نشست و مردم او را بر دوش خود میبردند و چون آفتاب بر آن تخت بتابید و مردم آن را دیدند این روز را عید گرفتند. بیرونی همچنین از قول زادویه (یکی از افراد بلندپایه در اواخر دوران ساسانی) نوشته است، اهریمن برکت را از آب و گیاه گرفته بود و باد را از وزش بازداشته بود و درختان خشک شدند و دنیا نزدیک به نابودی بود پس جمشید به امر خداوند، برای دیدار اهریمن و پیروان او به دوزخ رفت و دیرگاهی آنجا بماند و چون برگشت جهان به حالت فراوانی و باروری، و مردم به اعتدال رسیدند. در آن روز که جمشید برگشت مانند آفتاب طالع شده بود و نور از او میتابید و مردم از طلوع دو آفتاب در یک روز در شگفت شدند و آن روز را نوروز خواندند و جشن گرفتند و چون چوبهای خشک سبز شدند مردم به یمن این نعمت در هر ظرفی و طشتی جو کاشتند و سپس این رسم میان ایرانیان پایدار ماند. همچنین جمشید در این روز به مردمان دستور داد تا غسل کنند تا از گناهان پاک شوند.
در دوران حکم رانی او بر بخشی از سرزمینهای ایران، حجم قابل توجهی از مکتوبات، آثار هنری و فرهنگی ایرانیان از میان رفت، ابوریحان بیرونی، تاریخنگار ایرانی در کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه خود در مورد ایران ستیزی این سردار عرب مینویسد.
کتاب او از نخستین آثار نثر فارسی دری است که به گفتهٔ ابوریحان بیرونی پیش از سال ۱۳۲ هـ.ق. تألیف شدهاست. بیرونی در کتاب آثار الباقیه اشاره نمیکند که بهآفرید کتاب خود را به کدامین خط (پهلوی، عربی یا غیره) نگاشتهاست. این کتاب را بهآفرید پسر ماهفروردین (از مردم خواف خراسان) در احکام آئین بهآفریدان نگاشته بوده که تاریخ نگاشت آن پیش از سال ۱۳۲ هجری قمری است. از این کتاب اثری در دست نیست.
برخی از آثار به نام ایزد رشن در ادبیات فارسی قابل مشاهده است؛ اما در هیچیک از متون و اشعار به کارکردهای این ایزد اشاره ای نشدهاست. بهطورمثال ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه عن القرون الحالیه در فهرست روزهای ایرانی، این ایزد را رشن خوانده که در زبان سغدی رسن یح و در زبان خوارزمی رشن یح خوانده میشود. شعرای ایرانی نیز نام این ایزد و نیز روز متعلق به او را به صورت رش و رشن در اشعار خود آوردهاند. دوران جدید و متون پژوهشی معاصر نیز از اشاره به نام و کارکرد ایزد رشن خالی نیستند، بهطور مثال در فرهنگ دهخدا ذیل مدخل رشن، این واژه به روز هجدهم از هر ماه شمسی نسبت داده شدهاست. دهخدا همچنین با اشاره بهشماری دیگر از فرهنگها آوردهاست که رشن نام فرشته ای است که تدبیر امور و مصالح رشن روز با او است.
هرچه هست، در اکثر مآخذ، رقم ۱۲۰ سال ذکر شدهاست. این سؤال مطرح میشود که چرا برای جبران این کاستی ۱۲۰ سال صبر میکردند و چرا هر چهار سال یک روز به سال نمیافزودند. پاسخ به اعتقادات و تعصبات مذهبی مربوط میشود. زرتشتیان برای هر یک از روزهای ماههای سیروزهشان اوراد، ادعیه و مناسک و مراسمی داشتند. همچنین در هر یک از پنج روز اندرگاه، به سبب تقدس و تبرک دینی این روزها، یکی از پنج گاه مقدس گاهان زرتشت را میخواندند. از این رو نمیتوانستند (و نمیخواستند هم) تعداد روزهای سال را کم و زیاد کنند. این دلیلی است که ابوریحان بیرونی آوردهاست (هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، بهجت، ۱۳۸۰، صص ۵۸–۵۹ که بخشی از ترجمهٔ فارسی آثار الباقیه عن القرون الخالیه ابوریحان را نقل کردهاست). با این حال در بعضی منابع، اشارهای به کبیسههای چهارساله هم شدهاست. یعنی اندرگاه را به جای پنج روز، شش روز میگرفتند و به این روز ششم، اَوَرْداد به معنی روز زیادی میگفتند (هاشم رضی در کتابش، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، صفحهٔ ۵۲ به دو منبع، یکی دستاول و دیگری دستدوم اشاره میکند که به این مسئله اشاره داشتهاند: یکی
به استناد آثار الباقیه ابوریحان بیرونی ساسانیان از نسل داریوش سوم هخامنشی بودند.
منابع متعددی برای مطالعه و شناخت اساطیر ایران پیش از اسلام وجود دارد. نخستین متون و نوشتهها، آثار هندی مکتوب مانند مهابهاراتا و پورانا و پانیشادها و نیز متون ریگ ودا هستند که برخی متون آنها به دوره همزیستی ایرانیان و هندیان و یکسانی آرا و عقایدشان بازمیگردد. دیگر متون ایرانی اوستا به ویژه متنهای کتاب یشت اوستا هستند که به ایزدان ایران حتی پیش از زرتشت نیز پرداختهاند. همچنین متون یونانی و آشوری و بعد هم ارمنی گزارشهای فراوانی از اسطورههای ایرانیان در خود دارند. از سایر متنهای مورد کاربرد در این زمینه میتوان به نوشتههای مانویان و نیز کتابهای زرتشتی دوره ساسانی و سه قرن نخست اسلامی اشاره کرد که به زبان فارسی میانه هستند. بجز اینها متون گجراتی مربوط به پارسیان هند و نوشتههای فارسی زرتشتیان ایران حاوی اطلاعات گستردهای در این امر هستند. در دوره اسلامی به زبانهای عربی و فارسی نیز آثار زیادی به این موضوع پرداختهاند. مهمترین کتابهای منبع برای اساطیر ایران عبارتند از: اوستا، گزیدههای زادسپرم، دادستان مینوی خرد، بندهش، دینکرد، شکند گمانیک ویزار، الفهرست نوشته ابن ندیم، ملل و نحل اثر شهرستانی و آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی.
اولین اثر مهم ابوریحان بیرونی به نام آثار الباقیه عن القرون الخالیه در زمان اقامت او در گرگان و به تاریخ ۳۹۰ ه.ق/ ۱۰۰۰ م تألیف و به قابوس تقدیم شد؛ البته بعداً اصلاحاتی بر کتاب اعمال کرد. سفر بیرونی به ری نیز در همین خلال اتفاق افتاده است. ابوریحان در زمان رسیدن به ری فقیر و پریشان شده بود اما امرای آل بویه حمایت قابل توجهی از او نکردند، البته اوضاعش قدری سامان گرفت.
منابع به جز آثار الباقیه از بیرونی اطلاعی در این باب نمیدهد.