ابژ

معنی کلمه ابژ در لغت نامه دهخدا

( آبژ ) آبژ. [ ب ِ ] ( اِ )سرشک آتش. || نام گیاهی که آن را بومادران گویند. ( شمس اللغات ). و رجوع به آبید و آبیز شود.

معنی کلمه ابژ در فرهنگ معین

( آبژ ) (بِ ) ( اِ. ) شرارة آتش .

معنی کلمه ابژ در فرهنگ فارسی

( آبژ ) ( اسم ) شرار. آتش
سرشک آتش نام گیاهی که آنرا بومادران گویند

جملاتی از کاربرد کلمه ابژ

پارک آبی آزادگان در سال ۱۳۷۴، ساخته شد و حدود دو سال بعد، مورد بهره‌برداری قرار گرفت. این پارک آبی که از استخر مواج، دایوهای مرتفع و دریاچه تشکیل شده‌است به دست مهندسان ایرانی ساخته شده‌است. این پارک حدود سه سال است که تبدیل به انبار ورزشی شده‌است.این پارک به همت شهرداری تهران و توسط چند شرکت پیمانکار از جمله شرکت آبژ شرکت لادگر و شرکت زلال ایران در سال 1376 در زمانی به بهره برداری رسید که اولین پارک آبی خاورمیانه بود و سالها بعد پارک های آبی در دبی و آنتالیا شروع به خودنمایی کردند.