ابوبکر بکار بن قتیبه

معنی کلمه ابوبکر بکار بن قتیبه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَکّار بن قُتیبه، ابوبکر ، قاضی مصر ، محدّث و فقیه حنفی می باشد.
بکار بن قتیبه در ۱۸۲ در بصره زاده شد.
استاد بکار
نزد هلال بن یحیی ، فقیه حنفی ، فقه آموخت و در سماع و نقل حدیث کوشش فراوان کرد.
ابن خلکان، وفیات الا عیان، ج۱، ص۲۸۰، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.
به نوشته ابن تَغْری بِرْدی،
ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۳، ص۴۷، مصر (بی تا).
...

جملاتی از کاربرد کلمه ابوبکر بکار بن قتیبه

فردوسی شش نفر را در شاهنامه ستوده‌است: نخست منصور بن ابومنصور محمد فرزند حکمران توس در آغاز سرایش شاهنامه،[یادداشت ۱۳] دوم سلطان محمود، سوم ابُوالْعَبّاس اسفراینی وزیر محمود، چهارم نصر بن سَبُکتَکین برادر کوچک‌تر محمود و سپهسالار خراسان، پنجم ارسلان جاذب والی توس و ششم حُییّ بن قُتَیْبه عامل خَراج توس. از میان این کسان، فردوسی منصور را مردی بخشنده و جوانمرد و وفادار می‌نمایاند و او را گرامی می‌دارد. تنها جایی در سراسر شاهنامه که فردوسی بی‌پرده از دریافت کمک مالی کسی سخن می‌گوید، دربارهٔ منصور است؛ و از آن‌رو که این ستایش پس از مرگ منصور بوده، پس گمان این‌که این سخن برای پسندِ وی بوده نادرست است. افزون بر این، از آن‌جا که فردوسی این ستایش را حتی پس از ستودن محمود از شاهنامه برنداشته، پس نشان‌دهندهٔ گرامی‌داشت و مهر فراوان فردوسی دربارهٔ منصور بوده‌است. تا جایی که در داستان ایرج آن‌جا که سخن از سرزنش کشندهٔ ایرج است، گویا ایرج با منصور همانند می‌شود.[یادداشت ۱۴] به‌جز منصور، تنها کسی که به فردوسی کمک می‌کرده، حُییّ بن قتیبه بوده‌است. به‌گمان، حُییّ بن قتیبه که به او مال و متاع بخشیده و او را از پرداخت خراج زمین مُعاف داشته‌است، آن‌گونه که عروضی تصدیق می‌کند، عامل توس — و به‌گمان بهتر، عامل خراج توس — بوده‌است. فردوسی او را به‌گرمی می‌ستاید و او را «آزاده» می‌نامد. جز این دو تن، در شاهنامه نشانی دیگر از کمک و پشتیبانی کسانی از این گروه چون محمود، یا دیگر بزرگان دربار او مانند برادرش نصر یا ارسلان جاذب یا بزرگ دیگری نیست.