ابن ماسویه یوحنا بن ماسویه

معنی کلمه ابن ماسویه یوحنا بن ماسویه در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابوزکریا یحیی (یوحنا) بن ماسویه خوزی، از پزشکان بزرگ دربار عباسی در قرن سوم هجری است. گفته اند که پدرش (ماسویه) در بیمارستان جندی شاپور به داروسازی مشغول بود و جبرئیل بن بختیشوع، پزشک مشهور جندی شاپوری ساکن بغداد، به معرفی و توصیه دهشتک، رئیس بیمارستان جندی شاپور، او را برای کار در بیمارستانی که به دستور هارون الرشید در بغداد ساخته می شد، دعوت کرد. ماسویه در آنجا به کمک جبرئیل، با کنیز داوود بن سرابیون ازدواج کرد و یوحنا و برادرش میخائیل از آن زن زاده شدند.
وی مدتی همراه برادرش به شاگردی جبرئیل بن بختیشوع پرداخت. به روایت ابن جلجل، هارون الرشید او را به ترجمه کتاب های طبی که از آنقره (آنکارا) و عموریه آوردند، مأمور کرد و نویسندگانی ماهر در خدمتش گماشت. از این رو به نظر می رسد که یوحنا جز سریانی و عربی، زبان یونانی نیز می دانسته است.
با این حال شهرت یافتن وی به عنوان طبیبی بلند آوازه از زمان مأمون عباسی به بعد است. وی پس از مأمون، در درگاه واثق و سپس متوکل جایگاه ارزنده ای داشت، به گونه ای که ابن جلجل درباره او می نویسد: «پادشاهان عباسی و خانواده آن ها هیچ غذایی را نمی خوردند مگر با حضور و اجازه ابن ماسویه».
مشهورترین شاگرد او حنین بن اسحاق بود، هر چند پس از مدتی به سبب سؤالات پی در پی او، ابن ماسویه او را از خود راند.
حدود 50 اثر از وی یاد شده و یا به او منسوب شده است که بیشتر آن ها در زمینه پزشکی است. ظاهراً شماری از آن ها به نام ها و عناوین مختلفی شهرت یافته که بعدها هر یک از آن ها را اثر مستقلی پنداشته اند.
خوشبختانه بسیاری از کتاب های او اکنون به دست ما رسیده و از گزند حوادث روزگار مصون مانده است.

جملاتی از کاربرد کلمه ابن ماسویه یوحنا بن ماسویه

اما مشهورترین شاگرد او حنین بن اسحاق است که چندی نزد ابن‌ماسویه پزشکی خواند. چون استاد او را از خود راند، حنین به جدّ به تحصیل علم همت گماشت و چندان پرآوازه شد که ابن ماسویه خود او را بسیار ارج می‌نهاد (قفطی، همان، ۱۷۴، ۱۷۵). ابن ماسویه با گروه کثیری از دانشمندان و وزیران دوستی داشت و کندی فیلسوف مشهور، رساله‌ای در «نفس» برای او نوشت (ابن ابی اصیبعه، ۱ / ۲۱۴). در برخی از منابع از پزشک دیگری به نام مسوئه یاد شده‌است (لکلرک، I / 504، به نقل از لئون آفریقایی) که گاه او و آثارش را با یوحنا بن ماسویه خلط کرده‌اند (ابراهیم، ۳ / ۱۰۷). عده‌ای در وجود او تردید کرده (لکلرک، I / 506-507) و بعضی اصلاً منکر وجود شخصی که در منابع او را به ماسویهٔ اصغر نامبردار کرده‌اند، شده‌اند (الگود، ۱۱۶، ۱۱۷). قفطی (انباه الرواة، ۳ / ۱۰۷، ۱۰۸) از جملهٔ استادان محمد بن حسن طوبی صقلی که در ۴۵۰ق زنده بوده، از پزشکی به نام ماسویه [واژۀ «ابن» در این کتاب، افزودۀ مصحح است] یاد کرده‌است، اما پیداست که یوحنا بن ماسویه در این تاریخ نمی‌توانسته‌است زنده باشد و روایت قفطی مربوط به ماسویهٔ دیگری است که گویا در سیسیل می‌زیسته و این تاریخ نزدیک به همان زمانی است که لئون آفریقایی از ماسویه مذکور یاد کرده‌است (لکلرک، I / 504). سارتن (۳ / ۱۸۳۸، ۱۸۳۹) نیز از ماسویهٔ سوم یا به تعبیر خود او ماسویهٔ دوم کاذب خبر داده که در سدهٔ ۱۳م می‌زیسته‌است.