ابن ابی جامع علی بن حسین

معنی کلمه ابن ابی جامع علی بن حسین در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آلِ ابی جامع، خاندانی از عالمان دینی شیعه در عراق و لبنان و ایران در سده ۱۰ و ۱۱ق/۱۶ و ۱۷م است. یکی از آن خاندان، علی بن حسین، فقیه و محدث بود.
علی بن حسین، فقیه و محدث بود وی ساکن خلف آباد بوده و از سید نعمت الله جزایری اجازه روایت داشته است.
محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۲۵۴.
تألیفات وی اینهاست: ۱. توقیف المسائل، تألیف در ۱۱۲۴ق/۱۷۱۲م؛ ۲. الاربعون حدیثا.
محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۲۲.
۱. ↑ محمدمحسن آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۲۵۴.
...
[ویکی نور] ولادت عالم بزرگوار، علی بن حسین بن محی الدین بن ابی جامع عاملی حدود 1070 هجری و وفات ایشان حدود 1135 هجری ذکر شده است.
ایشان محدثی بزرگوار، مفسری ارجمند و فقیه و اصولی دقیق النظری بوده که تبار وی به علمای بزرگوار جبل عامل می رسد. جدّ اول ایشان محی الدین، شیخ الاسلام تستر (شوشتر) بوده و محدث نوری در خاتمۀ مستدرک می فرماید:والد او شیخ حسین بن محی الدین را به فضل و علم ستوده اند.
مفسر مدتی در شهر «خلف آباد»(از شهرهای استان خوزستان) مقیم بوده و وظایف شرعی را که پدران ایشان انجام می داده، به عهده گرفته است، ایشان از پدرش حسین از جدش محی الدین و او از پدر خود عبداللطیف از شیخ بهائی روایت نقل کرده و اجازۀ روایت داشته اند.
کثرت تألیفات و وفور آثار ارزنده اش بر بسیاری علم و فضیلت وی گواهی می دهد.علامۀ بزرگوار، شیخ آقا بزرگ تهرانی در مقدمۀ خود بر این تفسیر دربارۀ مؤلف آن می نویسد: «تألیفات گرانقدر او، نامش را زنده نگه داشته و آثار به جا مانده از وی، دلالت بر فضل و دانش او دارد و می رساند که وی علامه ای بوده است جامع منقول و معقول که در تفسیر، حدیث، فقه، اصول، نحو، منطق، ریاضی، هیأت، ادب و شعر، زبردستی و مهارت بسیار داشته است.»
1-الوجیز فی التفسیر (تفسیر مورد بحث)
2-شرح اربعین حدیث در طهارت(حاوی شرح 21 حدیث)

جملاتی از کاربرد کلمه ابن ابی جامع علی بن حسین

این روستا دارای دو امامزاده حوریه خاتون و کاظمه خاتون بنتان علی بن حسین است که نوادگان امام سجاد (ع) هستند.
این دعا و صلوات به دلیل نقل مستقیم از سوی پیشوای شیعی از اهمیت بالایی برخوردار است. جنبه مهم دیگر این دعا، اشاره به وضع تاریخی دوران علی بن حسین و نحوه رویکرد پیشوایان شیعه در مقابله با مخالفان است؛ لذا این دعا از حیث تاریخی نیز می‌تواند مورد استناد قرار گیرد.
زینب کبری سومین فرزند فاطمه زهرا و علی بن ابی‌طالب است. وی از زنان مقدس نزد شیعیان به‌شمار می‌آید. او با عبدالله ابن جعفر ازدواج نموده، از وی پنج پسر و یک دختر به دنیا آورد. زینب خواهر حسین بن علی در واقعه کربلا حاضر بود و پس از آن نیز هنگام اسارت، در دفاع از حقانیت برادر خود، همانند علی بن حسین (امام چهارم شیعه) نقشی ویژه داشت. دو فرزندش به نام‌های عون و محمد در واقعه کربلا کشته شدند. پس از کشته شدن حسین در نبرد کربلا، زینب نقش مهمی در محافظت از جان برادرزاده‌اش علی بن حسین ایفا کرد. زینب در سال ۶۸۱ میلادی معادل با سال ۶۲ هجری قمری درگذشت.
علی بن حسین بن عبدالعالی (۱۵۳۱–۱۴۶۱م) (۹۴۰–۸۷۰ق) مشهور به محقق ثانی و محقّق کَرَکیِ جبل عاملی، از فقها و مراجع تقلید شیعه و از علمای عصر صفوی بود که از جبل عامل مهاجرت کرد و ابتدا به عراق رفت و سپس در پی دعوت شاه اسماعیل صفوی برای تبلیغ و ترویج تشیع، به ایران آمد.
نسبش با چند واسطه به زید بن علی فرزند علی بن حسین می‌رسد.
به نوشتۀ ایتان کلبرگ در دانشنامه اسلام، از مادرِ علی بن حسین با عنوان‌های مختلفی از جمله غَزاله، جَیِّده و بَرّه یاد کرده‌اند و بر طبقِ اعتقاداتِ سنتیِ شیعه، او دخترِ یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی است و نام فارسی‌اش «جهانشاه»، «شهربانو»، یا «شاه زنان» می‌باشد. به گزارش کلبرگ، برخی اعتقاد دارند که پس از نبردِ کربلا، شهربانو، خود را درون فُرات انداخت، امّا در مقابل، گروهی او را از بازماندگانِ کربلا به‌شمار می‌آورند. به نوشتۀ کلبرگ، شیعیان، زین‌العابدین را «اِبنُ الْخیَرَتَیْن» یعنی «پسرِ دو برگزیده» می‌دانند، چون بر طبق روایتی منتسب به پیامبر اسلام، قُرَیْش برگزیدهٔ عرب و ایرانیان برگزیدهٔ عجم هستند. به نوشتهٔ ابن خلکان، مادرِ زین العابدین به همراه دو خواهر دیگرش در زمانِ خلافتِ عُمَر، به‌عنوان اسیر به مدینه آورده شدند. بنا بر این گزارش، عمر می‌خواست آن‌ها را بفروشد؛ امّا علی بن ابی‌طالب پیشنهاد داد تا با آن‌ها مثل دختران مردم عادی رفتار نشود. به نقل از ابن خلکان، یکی از این سه خواهر به ازدواج حسین درآمد که از او زین العابدین به دنیا آمد. دو خواهر دیگر با محمد بن ابوبکر و عبدالله بن عمر ازدواج کردند. شیخ صدوق، عالم شیعی، این اتفاق را مربوط به دوران خلافت عثمان، و برخی دیگر آن را متعلق به دوران خلافتِ علی می‌دانند.
رُشید هجری از محدثان و فقیهان و یاران علی بن ابیطالب، حسن بن علی، حسین بن علی و علی بن حسین سه امام بعدی شیعیان، بود.
به نوشتهٔ ویلفرد مادلونگ، انتسابِ زین العابدین به شاه ساسانی به نظر افسانه می‌رسد. از مورخان اسلامی هم، جعفر شهیدی، مورخ شیعی معاصر، این انتساب را افسانه قلمداد می‌کند و سندهای این داستان تاریخی را فاقد اعتبار علمی می‌داند. به نوشتۀ رسول جعفریان، مورخ شیعه معاصر، با تحقیقات دامنه‌داری که اخیراً دربارهٔ تبار علی بن حسین صورت گرفته، نمی‌توان با قطعیت پذیرفت که سجاد از یک شاهزادۀ ساسانی متولد شده باشد. با این حال، به عقیدهٔ او، تکذیبیه‌هایی که در این باره صورت گرفته، بیشتر به این دلیل بوده که مبادا دشمنانِ تشیع، نشرِ تشیع در ایران را ناشی از این وابستگی خونی بدانند. جعفریان با اسم بردن از کهن‌ترین متونِ شیعه که علی بن الحسین را ابن الخیرتین می‌دانند، نتیجه‌گیری می‌کنند که مادرِ سجاد را می‌توان دختر یکی از خاندان‌های مهم و صاحب قدرت دانست که می‌توانسته ساسانی باشد؛ امّا دربارهٔ اینکه این زن، دخترِ خودِ شاهِ ساسانی باشد، قطعیتی وجود ندارد.
پس کشته شدن حسین بن علی در دشت کربلا و با قیام مختار در خونخواهیِ حسین، اکثریت شیعیان روی به مختار گردانیدند. مختار قیام خود را به نیابت از محمد حنفیه، عموی زین العابدین اعلام کرد. به گفتهٔ مادلونگ در دانشنامه اسلام، در این دوره به مدت یک نسل، رهبریِ شیعیان در خارج از دایرهٔ فرزندانِ فاطمه بود. علی بن حسین که از فعالیت‌های شیعه دوری گزیده بود، پیروان چشمگیری بسوی خود جذب نکرد. بنا به آنچه، جعفر شهیدی، مورخ شیعه، از قولِ مسعودی نقل کرده است، مختار قصد داشت دعوت خود را به نام علی بن الحسین آغاز کند، اما وقتی از او نومید شد دعوتش را به نامِ محمّدِ حَنَفیّه، عموی سجاد، آغاز کرد و او را «مَهدیِ اُمَّت» خواند. در این هنگام بود که بحثِ حقِ جانشینی و اینکه آیا امامت، حق زین‌العابدین است یا محمد حنفیه، بالا گرفت. محمد حنفیه مردِ شجاع و پارسایی بود که عدهٔ زیادی به امامتش اعتقاد داشتند. عدهٔ دیگری علی بن حسین را امام می‌دانستند و معتقد بودند حسین او را به‌عنوانِ امامِ بعدی انتخاب کرده است. بنا به روایتی که دونالدسون در کتابش نقل کرده است، محمد حنفیه ادعا می‌کرد او به امامت سزاوارتر از سجاد است، چون پسرِ علی بن ابی طالب است. سجاد اما از عمویش می‌خواست تا از خدا بترسد و چنان ادعایی نکند. بنا به منبعِ دونالدسون،
علی بن احمد نسوی در بازنامهٔ خود می‌نویسد که «در طول شصت سال اشتغالش به بازداری، همه گونه «شِکَرَه» می‌داشته است «مگر سُنْقُر و باز سفید».» علی بن حسین مسعودی در مروج‌الذهب می‌نویسد «جمهور اهل معرفت به پرندگان و دیگر جانوران شکاری - از ایرانی و ترک و رومی و هندی و عرب - گفته‌اند که آن بازی که رنگش به سفیدی می‌زند از همهٔ بازها سریع‌تر، زیباتر، به تنْ نیکوتر و به دلْ بیباک‌تر است، از همه آسان‌تر تربیت می‌پذیرد و در اوج‌گیری و بلندپروازی و دورپروازی از همه نیرومندتر است، زیرا آن حرارت سوزان و جرأت که در او هست در هیچ‌یک از دیگر انواع بازان نیست. اختلاف رنگ‌های بازان در اثر اختلاف زیستگاه‌های آنهاست و، ازین‌رو، به سبب بسیاریِ برف در ارمنستان و خَزَران و گرگان و نواحی همسایه این‌ها در سرزمین تُرکان، بازهای سفید به رنگ سفید خالص در می‌آیند»