ابن ابی البغل

معنی کلمه ابن ابی البغل در لغت نامه دهخدا

ابن ابی البغل. [ اِ ن ُ اَ بِل ْ ب َ ] ( اِخ ) محمدبن یحیی ، مکنی به ابوالحسین اصفهانی. وزیر مقتدر. مترسلی بلیغ و شاعری نیکوقریحه. دیوان رسائل و رسائل فتح بصره از تألیفات اوست.

معنی کلمه ابن ابی البغل در فرهنگ فارسی

مترسلی بلیغ و شاعری نیکو قریحه

جملاتی از کاربرد کلمه ابن ابی البغل

وی از نوادگان حارث همدانی یکی از یاران علی ابن ابی طالب است که در بعلبک متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست. او از نوادگان «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بوده است (از شخصیت‌های برجسته صدر اسلام و از یاران علی بن ابی طالب، متوفی به سال ۶۴ خورشیدی). خاندان او از خانواده‌های معروف جبل عامل در سده‌های دهم و یازدهم خورشیدی بوده‌اند. پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.
محمد بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر طیار، برادرزاده علی ابن ابی طالب و همسر ام کلثوم دختر علی ابن ابی‌طالب است.
علی ابن ابی طالب به دستور محمد و با سیصد اسب سوار حرکت کرد و این سواران نخستین سوارانی بودند که به سرزمین یمن ساسانی وارد شده بودند. چون به نزدیکترین ناحیه که سرزمین مذحج بود، رسیدند، یاران علی پراکنده شدند و مقداری غنایم و اسیر به‌دست آوردند که شتر و میش و غیره بود. علی، «بریدة بن حصیب» را به سرپرستی غنایم منصوب کرد و پیش از آنکه به سپاهی از آنان برخورد کند، همه غنایم را در اختیار بریده گذاشت. سپس به گروهی از آنان برخورد کرد و آنها را به اسلام دعوت کرد و تحریض و ترغیب کرد که نپذیرفتند و شروع به کشن کردن سپاه علی کردند. علی پرچم را به «مسعود بن سنان سلمی» داد و او پیش رفت. مردی از قبیله مذحج شروع به هماورد خواستن کرد. «اسود بن خزاعی سلمی» به نبرد او رفت و هر دو اسب سوار بودند. ساعتی در میدان جولان کردند تا آنکه اسود او را کشت و جامه و سلاح او را برداشت. آنگاه علی با سپاه خود به آنها حمله کرد که بیست نفر از آنان کشته و بقیه متفرق شده، گریختند و پرچم خود را همچنان نصب شده باقی گذاشتند.
از دست علی ابن ابی طالب به دست حسین بن علی و از حسین بن علی به دست سجاد و از سجاد به دست محمد باقر و از محمد باقر به دست جعفر صادق و از جعفر صادق به دست موسی کاظم و از موسی کاظم به دست علی بن موسی الرضا و سپس به دست معروف کرخی.
ذُوٱلْفَقَارِ نام شمشیر علی ابن ابی طالب بود. این شمشیر دو سر یا دو لبه داشته‌است و برجسته‌ترین نماد علی بن ابی‌طالب و نماد شجاعت و قدرت اوست. ذوالفقار در فرهنگ اسلامی (بالأخص در شمایل‌نگاری‌ها) حضور پررنگی دارد. حدیث «لا سیف الا ذوالفقار» (شمشیری نیست جز ذوالفقار) در وصف آن صادر شده‌است.
وقتی پایتخت ایران یعنی شهر تیسفون (در عراق امروزی) در سال ۶۳۷ میلادی یعنی در زمان خلافت عمر و به فرماندهی سعد ابن ابی وقاص به دست مسلمانان سقوط کرد، مسلمانان ساختمان‌های زرتشتیان و هرآنچه را که یافتند سوزاندند.
این بخش با عنوان «اختلاف در جانشینی و جنگ جمل» و با بحث دربارهٔ چگونگی به خلافت رسیدن علی بن ابی طالب و سپس ورود به ماجرای جنگ جمل آغاز می‌شود و با عنوان «معاویه و صفین» که طبعاً ویژه بررسی واقعه صفین است تداوم می‌یابد و سرانجام با بحثی تحت عنوان «حکمیت، شورش خوارج و سرانجام کار» بررسی دربارهٔ حوادث عصر علی ابن ابی طالب به پایان می‌رسد.
چون مردم حبشه از اهل کتاب و به دین عیسی مسیح بودند و می‌شد حدس زد که نسبت به مسلمانان مهربان خواهند بود. داستان دفاع جعفر ابن ابی طالب از اسلام و مسلمین در برابر نجاشی پادشاه حبشه (هنگامی که عمروعاص برای برگرداندن آن‌ها با هدایای بسیار به نزد پادشاه رفته و او را تحریک کرده بود) در تاریخ آمده‌است.
۲۴- مقتل الإمام أمیرالمؤمنین علیه السلام، تألیف ابن ابی‌الدّنیا (۲۰۸–۲۸۱ ق)
سید مصطفی، ابن سید معروف، ابن سید بابیل، ابن سید مسعود، ابن سید سلیمان، ابن سید فضل‌الله، ابن سید محمد، ابن سید محمد، ابن سید حسین، ابن سید احمد، ابن سید علی العریضی، ابن سید (الامام) جعفر صادق، ابن الامام محمد باقر، ابن الامام زین العابدین، ابن الامام حسین، ابن الامام الهمام علی ابن ابی طالب و فاطمه الزهراء، ورده الرسول المختار سیدنا.