ابله گون

معنی کلمه ابله گون در لغت نامه دهخدا

( آبله گون ) آبله گون. [ ب ِ ل َ /ل ِ ] ( ص مرکب ) چون آبله ، و در بیت ذیل :
دوش که این گِردگَرد گنبد مینا
آبله گون شد چو چهر من ز ثریا.قاآنی.ظاهراً غلط آمده است ، چه گون در آخر کلمه چنانکه گونه به معنی رنگ و لون و فام و نیز مانند و شبه و سان و روش می آید و بس و بمعنی دارا و دارنده در جایی دیده نشده است.

معنی کلمه ابله گون در فرهنگ فارسی

( آبله گون ) ( صفت ) آبله دار .
چون آبله

جملاتی از کاربرد کلمه ابله گون

میماس جزء کوچک‌ترین اقمار زحل است که در سال ۱۷۸۹ میلادی توسط ویلیام هرشل کشف شد. این قمر کوچک و آبله گون که به ستاره مرگ معروف است، یکی از بزرگ‌ترین دهانه‌های برخوردی را با پهنایی حدود ۱۳۰ کیلومتر بر روی خود دارد، دلایل شکل‌گیری چنین عوارض سطحی به این دلیل است که جرم میماس آنقدر قوی است که با ایجاد کردن گرانش سطحی، ظاهر آن را کروی نگه می‌دارد و آنقدر ضعیف است که اجازهٔ شکل گرفتن چنین دهانه‌های بزرگی را می‌دهد.
تا رسد با تو به صد آبله گون پای سرشک همه شب گرم دویده ست و به رو افتاده ست