( آبله نشان ) آبله نشان. [ ب ِ ل َ / ل ِ ن ِ ] ( ص مرکب ) آنکه فرورفتگی ها از اثر آبله بر بشره دارد. آبله دار. مجدر: سلطان سنجر گندم گون آبله نشان بود. ( راحةالصدور راوندی ).
معنی کلمه ابله نشان در فرهنگ فارسی
( آبله نشان ) ( صفت ) کسی که فرورفتگیهااز اثر آبله بر بشره دارد مجدر آبله رو . آبله دار