[ویکی فقه] آبرومندان در قیامت. در قرآن کریم عده ای از افراد به عنوان آبرومندان قیامت معرفی شده اند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم و مؤمنان دارای آبرو در قیامت هستند.... یوم لایخزی الله النبی و الذین ءامنوا معه.... تحریم/سوره۶۶، آیه۸. ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته... ؛ ... و لاتخزنا یوم القیمة... آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۲. ۱. ↑ تحریم/سوره۶۶، آیه۸. ...
جملاتی از کاربرد کلمه ابرومندان در قیامت
بنده عرض کردم: حاضرم در معاد بحث کنم ولی نه پا در هوا! بلکه باید از اول سِفْر نفس اسفار که در نحوۀ ظهور نفس و تحقق آن از عالم غیب به عالم شهادت و ماده است بحث کرده، و به دلایل تجرّد نفس پرداخت، و بعد در نحوه وجود آن بعد از مرگ و عود آن به بدن در قیامت و آخرت گفتگو کرد..
در اسلام، عیسی را رسول خدا و مسیح میدانند که با کتاب مقدس جدیدی به نام انجیل برای هدایت بنی اسرائیل فرستاده شد. اعتقاد به عیسی و سایر پیامبران در اسلام لازم است. با این حال، مسلمانان عیسی را به عنوان پسر خدا به رسمیت نمیشناسند، زیرا معتقدند که خدا همتا ندارد، بلکه یک پیامبر است. از نظر اسلام عیسی بر صلیب نمرده، بلکه به آسمان برده شد و تا بازگشت در قیامت به حیات خود ادامه میدهد.
ز شوقت در کفن دائم بنازم ز ذوقت در قیامت سرفرازم
بحقّ جمله قرآن و کلامت به بیداری که داری در قیامت
گرچه وجود عذاب قبر مورد قبول همه مسلمانان است. در اینکه چه کسانی در قبر از ثواب و عقاب برخوردار میشوند، اختلاف نظر است؛ در برخی روایات پاداش و کیفر در قبر تنها به مؤمنان و کافران خالص اختصاص دارد و دیگران در قیامت به پاداش و کیفر اعمال خود میرسند.
جشن نوروز و مهرگان (به نقل از ابن تیمیه که بنیان گذار سلفی گری و وهابیت است) منع شدهاست، همراه با هشدار اینکه کسانی که این روزها را جشن میگیرند، در قیامت خود را جزء بیدینها و کافرها مییابند.
کتابهای «آن سوی مرگ»، «با بابا»، «سه دقیقه در قیامت» و «شنود» از جمله کتابهای منتشر شده دربارهٔ تجربه نزدیک به مرگ در ایران هستند. کتاب سه دقیقه در قیامت نزدیک یک میلیون فروش داشتهاست.
دین بدنیا میفروشی نیست بس سودی در این باش تا تو بازگیری در قیامت این شمار
در قیامت ساقی کوثر اگر جامی دهد کافرم گر باشد از آشوب محشر غم مرا
ای نایب پیمبر غوغاست در قیامت تو دستگیر ما شو یا رب در آن میانه
در قیامت سوی خود کس ننگرد چون جمال آن چنان آراسته است
در قیامت زند بر آتشت آب گر تو اینجا بکس دهی نانی
حق مگر زین رو به من رحمت کند در قیامت این بود ما را سند
عزیزتر است این نام که کارها بدو تمام و از بر مولی ما را پیغام، خنک مر آن زبان که بدو گویاست، خنک مر آن دل که بدان شیداست. بیاد کرد و یاد داشت این نام بنده را امروز در دنیا حلاوت طاعت است، بدر مرگ فوز و سلامت است. در گور تلقین و حجّت است، در قیامت سبکباری و راحت است، در بهشت رضا و لقا و رؤیت است.
قیامت در آئین اسلام انواعی را دارد. به طور کلی مفهوم قیامت در این آئین بردو شکل است. یکی از شکل های آن، قیامت کبری می باشد. شکل دیگر قیامت در اسلام قیامت صغری نامیده می گردد. قیامت صغری «فاصله زمانی بین مرگ تا قیامت کبری» است. برخی از متکلمان، با استناد به این حدیث نبوی اذا مات الانسان قامت قیامته؛ هروقت انسانی بمیرد قیامتش بر پا میشود. معتقدند برای هر انسانی دو قیامت وجود دارد: قیامت صغری و قیامت کبری. قیامت صغرای هر شخص با مرگ او شروع میشود و تا زمان برپایی قیامت کبری ادامه دارد. در برخی از کتابهای اعتقادی نیز از تعبیر «قیامت صغری» به جای «برزخ» استفاده شده است. مرتضی مطهری با استناد به آیات ۹۹ و ۱۰۰ سوره مؤمنون بر این باور است که قرآن از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری با کلمه برزخ تعبیر کرده است. طبق آیات قرآن، زمان قیامت کبری نامشخص است و فقط خداوند از آن خبر دارد. فیض کاشانی میگوید با مرگ همه انسانها، قیامت صغری به پایان میرسد و قیامت کبری آغاز میگردد؛ ولی اینکه چه زمانی همه انسانها میمیرند، تنها خدا میداند. براساس روایات اسلامی، قیامت صغری مخصوص انسانها است؛ ولی در قیامت کبری، همه موجودات حاضر خواهند بود. در برخی از روایات و کتب شیعی، از «رجعت» به قیامت صغری تعبیر شده است. در اصطلاح عرفان اسلامی نیز به «مرگ اختیاری»، قیامت صغری گفته میشود.
گریان چو در قیامت چشم گناه کاران
یکی از آیات مورد استناد اندیشمندان مسلمان دربارهٔ بازگشت عیسی در آخرالزمان استناد به آیه۱۵۹ سوره نساء است که گفته: «وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا؛ از اهل کتاب اَحدی نیست مگر آن که پیش از مرگش به عیسی ایمان میآورد و عیسی در قیامت بر آنها شاهد است. در این آیه صراحت دارد اهل کتاب قبل از مردن به عیسی ایمان میآورند. البته استدلال دیگری وجود دارد که گفته میشود ضمیر مرجع در «موته» به عیسی بازمیگردد به این معنا که قبل از مردن عیسی به او ایمان میآورند. بر اساس کتب تفسیری و روایی این آیه حاکی از رجعت عیسی و ایمان اهل کتاب به ایشان است. علامه مجلسی ضمن اینکه دلیل زنده بودن عیسی را با آیه فوق معرفی میکند، در ادامه میگوید: «تمام اهل کتاب پیش از مرگ عیسی و قبل از روز قیامت به وی ایمان میآورند و او بر آنها گواه است، در صورتی که همه میدانیم که نصاری و اهل کتاب از موقع نزول این آیه تاکنون ایمان به او نیاوردهاند؛ پس ناچار باید که در آخرالزمان باشد.
در منابع شیعی، روایاتی گواه بر وصی و یکی از برگزیدگان ناشناخته (اصطفاء) بودن ابوطالب گزارش شدهاند. در این خصوص، روایاتی از امامان دوازدهگانه نقل شدهاست که انکار ایمان ابوطالب را مساوی با کفر بیان کردهاند. بنابر روایتی از موسی کاظم، ابوطالب از اوصیاء انبیاء معرفی میشود که در روز درگذشتش، وصایای انبیاء قبلی را به محمد تحویل دادهاست. شیخ صدوق در بابی با عنوان «باب الاعتقاد فی آباء النبی» در کتاب الاعتقادات، عبدالمطلب را یکی از حجج الهی و ابوطالب را وصی او گزارش کردهاست. علی بن ابیطالب نیز در روایتی، پدرش را دارای مقام شفاعت در قیامت دانسته و پدرش را بر تمام خلائق برتری دادهاست. محمدباقر مجلسی نیز در بحارالانوار، ابوطالب را یکی از اوصیاء ابراهیم میداند. بر اساس آنچه در سیره حلبی گزارش شدهاست، ابوطالب پیش از ظهور اسلام و در قحطسالی که بر مکه نمایان شده بود، محمد را برای طلب باران به نزدیکی کعبه میبرد و در آنجا خدا را به حق و مقام برادرزادهاش قسم میداد و باران میطلبید. بر اساس این گزارش، پس از دعای ابوطالب، چیزی نگشت تا باران شروع به باریدن گرفت. ابوطالب در اعتقادات شیعیان اسماعیلی به عنوان یکی از امامان مقیم نسل ششم مطرح شدهاست و بر اساس عقاید اسماعیلیه، ابوطالب به جهت امام مقیم بودن، بر محمد که امام ناطق است، برتری دارد.
روایات مختلفی مبنی بر دلبستگی پیامبر اسلام به حسین وجود دارد که مهمترین آنها، روایتی در قالب دعا برای دوستداران حسین است. حسین در روایاتِ مربوط به «ثَقَلَیْن» در جایگاه مصداقی برای ثقلِ دوم قرار داده شده است. در گروهی دیگر از روایاتِ مربوط به حسنین، آنها «سرور جوانان اهل بهشت» معرفی شدهاند. نام او و حسن، با توجه به سنِ کمشان، در شمار بیعتکنندگان در تجدید بیعت با پیامبر آمده که نشاندهندهٔ هدف پیامبر در تثبیت جایگاه تاریخی–اجتماعی ایشان است. درک این موضوع با توجه به روایات دربارهٔ امامت ایشان در همه حال — چه قعود و چه قیام — و حضورشان در کنار پیامبر اسلام در قیامت بیشتر امکانپذیر است. جز این روایات، دو دسته روایت دیگر از پیامبر دربارهٔ حسین قابل تأمل است: نخست روایاتی دربارهٔ خاک سرزمین کربلا و ارتباطش با حسین؛ و دوم تعبیری در روایتی از پیامبر مبنی بر میراث نبوی بودنِ جُرئَت و سخاوت حسین بن علی است.