ابراهیم و اخرت

معنی کلمه ابراهیم و اخرت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابراهیم و آخرت. در قرآن کریم به ابراهیم علیه السّلام و دعاهای وی در مورد جهان آخرت و مؤمنان و نیز اصول دین وی و آموزه های صحف ابراهیم اشاره شده است.
دعای ابراهیم علیه السّلام برای برخورداری ایمان آورندگان به آخرت، از نعمت های دنیایی:واذ قال ابرهیم رب اجعل هـذا بلدا ءامنا وارزق اهله من الثمرت من ءامن منهم بالله والیوم الاخر...
بقره/سوره۲، آیه۱۲۶.
ابراهیم علیه السّلام و پیروان راستین او، الگویی نیکو برای امیدواران و مؤمنان به آخرت:قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه... ؛ لقد کان لکم فیهم اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الاخر...
ممتحنه/سوره۶۰، آیه۴.
ایمان به آخرت از اصول دین ابراهیم علیه السّلام:... انی ترکت ملة قوم لایؤمنون بالله وهم بالاخرة هم کـفرون؛ واتبعت ملة ءابآءی ابرهیم واسحـق ویعقوب ما کان لنآ ان نشرک بالله من شیء ذلک من فضل الله علینا وعلی الناس...
یوسف/سوره۱۲، آیه۳۷.
...

جملاتی از کاربرد کلمه ابراهیم و اخرت

در ادامه ابراهیم که «ابرام عبرانی» (در تنخ تنها خارجی‌ها اسرائیلیان را «عبرانی» خطاب می‌کنند و این تنها جایی است که راوی یک اسرائیلی را «عبرانی» نامیده) خوانده شده، نقش یک مبارز و فرمانده جنگی را ایفا می‌کند. او فرماندهی ۳۱۸ نفر را در نبرد با ائتلاف ۹ پادشاه شرقی بر عهده داشت. این پادشاهان سدوم و عموره را غارت کرده و لوط را به اسیری گرفته بودند. در هیچ منبع دیگری به این جنگ یا اسامی این ۹ پادشاه اشاره‌ای نشده‌است. ابراهیم و سربازانش در نبرد به پیروزی رسیدند و لوط را آزاد کردند. همچنین اموال غارت شده را پس گرفتند. در بازگشت، ملکیصدق، پادشاه و کاهن شلیم (اورشلیم؟)، با نان و شراب نزد ابراهیم آمد و او را برکت داد. ملکیصدق احتمالاً کاهن خدایان یبوسی اورشلیم بوده‌است. پادشاه سدوم از ابراهیم تقاضا کرد که غنائم را تقسیم کنند اما ابراهیم نپذیرفت. این بخش تورات احتمالاً با ترکیب منابع مختلف پدید آمده‌است. همچنین سبک داستان نشان می‌دهد که باید به دوره بعد از تبعید به بابل (قرن ۶ قبل از میلاد) تعلق داشته باشد.
زمخشری مفسر معتزلی هم در کشاف بیان می‌دارد که تین و زیتون به معنی دو میوه انجیر و زیتون است، هرچند برخی می‌گویند به معنی دو کوه محل رویش انجیر و زیتون است. به قرینه کوه طور که در ادامه آیه آمده است. وی همچنین معتقد است تین و زیتون مکانهای رسالت ابراهیم و عیسی و طور سینا مکان بعث موسی و بلد امین هم زادگاه و محل بعثت محمد است.
اسماعیل در اسلام بعنوان پیامبر و جانشین ابراهیم و قبل از اسحاق شناخته می شود
اگرچه عبدالله با حرکت به سمت دینور و برگزیدن علی بن طاهر به جای خویشتن برای حکومت خراسان، عدم تمایل خود به حکومت بر آن سرزمین را به نمایش گذاشته بود، اما مدت کوتاهی پس از اقامت عبدالله در دینور، اسحاق بن ابراهیم و یحیی بن اکثم از سوی مأمون به نزد عبدالله آمدند و پیغام مأمون مبنی بر اختیار عبدالله در برگزیدن حکومت خراسان، آذربایجان یا جنگ با بابک خرمدین را به وی اعلام داشتند و عبدالله نیز در پاسخ حکومت خراسان را پذیرفت.
طغرل در پی ابراهیم به همدان رسید، اما به علت لشکریان فراوانی که در اختیار ابراهیم بود و همچنین همراهی محمد و احمد، برادرزادگان ابراهیم و پسران ارتاش، با او و همچنین اندک بودن یاران خود، با صرف نظر از رویارویی، به ری مراجعت کرد و با نامه‌نگاری و برقراری ارتباط با آلب ارسلان، یاقوتی و قاورد، برادرزادگانش و پسران چغری، از آنان استمداد طلبید.
به ابراهیم و اسحاق و یعقوب ظاهر شدم اما خود را به ایشان به نام ال شدای (خدای کوهستان، اشاره به محل زندگی این خدا) معرفی کردم و آن‌ها مرا به نامم، یهوه، نشناختند.» سپس از موسی تقاضا می‌کند که نزد پادشاه رود و وعده می‌دهد که با سخت کردن دل فرعون و نمایان کردن نشانه‌هایی در سرزمین مصر ملت خود بنی‌اسرائیل را نجات دهد.
غار مخپلا (به عبری: מערת המכפלה)، غار پدرسالاران, دخمه مکفلاح یا حرم ابراهيمی مکانی است که به اعتقاد پیروان ادیان ابراهیمی، ساره، ابراهیم و تعدادی از نوادگانشان نظیر اسحاق در آن دفن شده‌اند. مطابق روایت سفر پیدایش، ابراهیم این غار را خریداری کرد تا همسرش سارا را در آن دفن کند.
نشانه‌هایی وجود دارد که خدای شه‌پدران، با یهوه یکی نیست: او در این روایات «خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب» یا «خدای پدرم/خدای پدرت/خدای پدرش» نامیده شده‌است. تورات نیز به تمایز خدای موسی و عهد قبل از آن اشاره کرده‌است. در نظر جرج رمزی، این عبارات به خدای قبیله‌ای اشاره دارد که به همراه قبیله سفر می‌کرد. مجسمه‌های زیادی از بزها (به عنوان نشانه باروری) و ایزدبانوان برهنه از جنوب کنعان در میانه‌های عصر برنز یافت شده‌است؛ اهمیت زیادی باروری در هنر این دوره یادآور نگرانی ابراهیم و اسحاق و همسرانشان برای فرزنددارشدن است. احتمالاً در پس‌زمینه تاریخی داستان ذبح اسحاق سنت قربانی‌کردن انسان، به خصوص فرزند اول، نهفته و این ماجرا می‌تواند قصه‌ای نمادین از کنار گذاشته‌شدن این سنت از سوی اسرائیلیان باشد. به‌طور کلی مدرکی از چنین سنتی در اسرائیل باستان یافت نشده‌ اما گروهی از تاریخ‌پژوهان اعتقاد دارند تا پیش از اصلاحات دینی یوشیا، پادشاه یهودا در اواخر قرن هفتم ق‌م، قربانی‌کردن نوزادان — که به یهوه یا مولوخ تقدیم می‌شد — بخشی از دین بنی‌اسرائیل/یهودا بوده‌ و در زمان قربانی‌کردن نوزادان، مزامیر (زبور) را می‌خواندند.
او سرانجام موفق شد تا به بطلان اعتقادش پی برده و مجدداً به مذهب شیعه دوازده‌امامی بازگردد. او توبه نموده و اموال موسی کاظم را به علی بن موسی تسلیم کرد. پس از توبه به همراه دو پسرش، به حیره واقع در کربلا رفته و در آنجا به عبادت مشغول بود و سرانجام در همان‌جا نیز از دنیا رفت و دفن گردید. فرزندانش پس از مرگ پدر به کوفه مراجعت کردند. با وجود آنکه برخی از رجالیون شیعه همچون ابوالقاسم خویی، روایت توبه او را نپذیرفتند و آن را ضعیف می‌دانند، ولی به جهت اعتماد شیخ طوسی و علی بن ابراهیم و ابن شهرآشوب به اصحاب اجماع بودن وی؛ او را ثقه دانسته‌اند.
در تعدادِ فرزندانِ باقر اختلاف نظر وجود دارد. اِربِلی به نقل از ابن طَلحهٔ شافعی از سه پسر و یک دختر اسم می‌برد. مفید و طبرسی، از علمای شیعه، از پنج پسر و دو دختر اسم می‌برند. عَلَویِ عُمَری ضمن برشمردنِ شش پسر و سه دختر، از سومین دختر اسم نبرده و نام پسرِ ششم را — که با ابراهیم و عبیدالله از یک مادر بوده — زید ذکر کرده‌است. در آثار اهل سنت، طبقاتِ از ابن سعد و تَذکِرَةُ الْخَواصّ، از ابن جوزی، ضمن برشمردن شش فرزند برای باقر، بر این مطلب صحّه می‌گذارند که وی فرزندی به‌نام عبیدالله نداشته‌است. ابن سعد تعداد فرزندان را دو دختر و چهار پسر می‌داند. منابعی چون إعْلامُ الْوَریٰ و کَشْفُ الْغُمَّة بر این مطلب صحه می‌گذارند که باقر دو دختر نداشته‌است، بلکه «زینب» و «ام سلمه» در حقیقت دو نام برای یک دختر است. به‌نوشتهٔ علوی عمری، نسل باقر تنها از طریقِ صادق ادامه پیدا کرده‌است.