[ویکی فقه] ابداع، اصطلاحی فلسفی و کلامی دالّ بر گونه ای از آفرینش است. واژۀ ابداع در قرآن کریم به کار نرفته، اما خداوند بدیع خوانده شده، بقره/سوره۲، آیه۱۱۷. اصطلاح ابداع را غالباً شیعیان، خصوصاً شیعیان اسماعیلی و نیز فیلسوفان اسلامی، به کار برده اند. ابداع از نظر اسماعیلیه از نظر اخوان الصفا اراده مقدّم بر وجود است.همان گونه که جهان از دو جوهر سابق و تالی، که همان عقل و نفس است، به وجود آمده، تمامی حروف از دو حرف نشئت گرفته است. اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۱۴۴، قم ۱۴۰۵. ...
جملاتی از کاربرد کلمه ابداع فلسفی
در این احوال شعر برای بیان افکار فلسفی با پیشرفتهای علمی از سیر تکاملی تقریباً بازماند و ترقیات قابل ملاحظهای شامل آن نگشت از قرن نهم میلادی، اشعاری جالب خلق و ابداعات فراوانی در شعر به ایجاد کردند و آثارشان جنبه کلاسیک به خود گرفت اولین آنها ابوتمام (۸۴۶) بود که سازش میان شعر غنائی و شعر جاهلی را برقرار کرد.
جوزف ویلسن سوان (۱۸۲۴–۱۹۱۴) فیزیکدان و شیمیدانی انگلیسی بود. در ۱۸۵۰ او کار خود را بر روی رشته زغال کاغذ داخل یک حباب شیشهای خالی شده از هوا را شروع کرد. در ۱۸۶۰ توانست وسیلهای کاربردی را به نمایش بگذارد اما کمبود یک خلأ مناسب و یک منبع الکتریکی مناسب باعث کم شدن طول عمر و بازده لامپ او شد. در اواسط دهه ۱۸۷۰ پمپهای بهتری اختراع شدند و سوان دوباره آزمایش خود را آغاز کرد. با کمک چارلز استیرن که در کار پمپهای خلأ بود، سوان روشی را ابداع کرد که باعث جلوگیری از سیاه شدن لامپ اولیه او شد. در ۱۸ام دسامبر ۱۸۷۸ لامپی که از یک میله باریک کربنی استفاده میکرد در جلسهای در انجمن شیمی نیوکاسل به نمایش گذاشته شد و سوان شرح کار خود را در جلسه آنها در ۱۷ ژانویه ۱۸۷۹ به نمایش گذاشت. همچنین آن را به ۷۰۰ نفری که در سوم فوریه ۱۸۹۷ در نشست ادبی و فلسفی نیوکاسل شرکت کرده بودند نیز نشان داد. این لامپها از میله کربنی لامپ قوسی به جای رشته باریک کربنی استفاده میکردند و بنابراین مقاومت کمتری داشتند و رساناهای بسیار بزرگی برای تأمین جریان مورد نیاز لازم داشتند که از لحاظ اقتصادی به صرفه نبود. همچنین مشخصات یک لامپ رشتهای را با یک خلأ نسبتاً قوی، رسانای کربنی، و هادیهای پلاتینیومی میسر میساختند. وانگهی نیاز به جریان کاری بالا باعث میشد عمر بسیار کمی داشته باشند. سوان توجه خود را معطوف ساخت رشتههای کربنی بهتر و وسایلی که دو سر آن را متصل میکند کرد. او روشی برای کار با پنبه برای ساخت نخ کاغذی اختراع کرد و مقاله ۴۹۳۳ را در سال ۱۸۸۰ در انگلستان ثبت کرد. از این سال او نصب حبابهای روشنایی را در انگلستان در خانهها و نقاط مهم شروع کرد و در اوایل دهه ۱۸۸۰ شرکت او شروع به کار کرد.
گئورگ فردیناند لودویگ فیلیپ کانتور (۳ مارس ۱۸۴۵؛ [در برخی منابع ۱۹ فوریه نیز گزارش شده] – ۶ ژانویه ۱۹۱۸) ریاضیدانی آلمانی بود. آوازهٔ کانتور بیشتر بهخاطر ابداع نظریه مجموعهها میباشد چرا که امروزه به نظریهای بنیادین در ریاضیات تبدیل شدهاست. کانتور ایدهٔ تناظر یک به یک میان اعضای دو مجموعه را مطرح کرد، مفهوم بینهایت و مجموعههای خوشترتیب را تعریف نمود، و همچنین ثابت کرد که مجموعه اعداد حقیقی «بزرگتر» از مجموعه اعداد طبیعی است. در حقیقت، روش کانتور در اثبات این قضیه نشان میداد که مجموعهای نامتناهی از بینهایتها وجود دارد. او اعداد اصلی و ترتیبی و حساب آنها را تعریف کرد. دستاورد کانتور از لحاظ فلسفی نیز جایگاه ویژهای دارد و وی نیز بهنیکی از این حقیقت آگاه بود.
مسلمانان تا پس از نهضت ترجمه از فلسفه یونان، علم فلسفه را نمیشناختند و آن را به غرب منتقل کردند و آنچه را که شرح و تلخیص بر آن افزودند، با ابداعات فلسفی که مشخصه آن اصالت بود. از این رو علمای مسلمان در موضع خود در این باره اختلاف نظر داشتند. برخی از آنان موضع ردّ و مخالفت گرفتند و آن را دریچه ای برای ضلالت و فساد میدانستند و و برخی از آنان بر اساس نقد و بررسی موضع میانه گرفتند و آنچه را که حق میبینند از آنان میگیرند و آنچه را باطل میدانند رد میکنند و این موضع باعث کنارگیری بسیاری از اشاعره مانند غزالی است. که در آنها سه قسمت را تشخیص داده است: قسمتی که باید کفاره شود، قسمتی که باید بدعت شود و قسمتی که نیست باید انکار شود.
او در استدلالهای خود یک زامبی فلسفی ابداع میکند: زامبی همانند یک شخص معمولی رفتار میکند و سخن میگوید اما فاقد هرگونه تجربه ذهنی است. چالمرز استدلال میکند که زامبی تصورپذیر بوده و از لحاظ منطقی ممکن است.
کتاب "هنر و اشیاء" او یکی از تأثیرگذارترین متون قرن بیستم در زیباییشناسی فلسفی به زبان انگلیسی است. او در مقالهای در سال ۱۹۶۵، «هنر حداقلی» (مینیمالیسم)، را مطرح کرد، که این عبارت ابداع خود اوست. ولهایم علاوه بر کارش در زمینه فلسفه هنر، به دلیل درمانهای فلسفی روانشناسی عمق زیگموند فروید، شهرت داشت. زندگینامه او که پس از مرگش منتشر شد، «میکروبها: خاطرات کودکی»، اطلاعات خوبی را در مورد پیشینه خانوادگی و زندگی او تا اوایل جوانی فاش میکند و مطالب ارزشمندی در مورد درک علایق و حساسیتهای او ارائه میدهد.