اب گشت

معنی کلمه اب گشت در فرهنگستان زبان و ادب

آب گشت
{boat trip} [گردشگری و جهانگردی] سفر آبی برای گذراندن اوقات فراغت

جملاتی از کاربرد کلمه اب گشت

گفت اگر من گفتمی رمزی از آن زهرهٔ تو آب گشتی آن زمان
جُنَید گفت: به نزدیک سَرّی سَقَطی در شدم. وی را دیدم متغیّر. گفتم: چه بوده است؟ گفت: پری‌ای از پریان بر من آمد و پرسید: حیا چه باشد؟ جواب دادم. آن پری آب گشت، چنین که می‌بینی.
همین نه ز آتش دل استخوان چو موج گداخت حباب وار به تن آب گشت پیرهنم
مایهٔ آتش برو غالب چنان شد کز تفش آب گشتی ابر بهمن در هوا همچون مطر
جهان ز گریه ام از آب گشت مالامال ز سوز سینه ام آتش گرفت میلامیل
غرقه گشت و بداد جان در آب گشت جان و تنش در آب خراب
گفتند: ای عجبا، که روان شیر مردان عصر از بیم ذو الفقار تو همه آب گشت، چنین از دنیا می‌بترسی؟ گفتا: شما خبر ندارید که این دنیا درختی خارآور است، دست هوی و حرص آن را بر کنار جوی عمر تو نشانده، اگر نه باحتراز روی خار آن در دامن عصمت تو افتد، و پاره پاره کند.
جهان سر به سر بحر خوناب گشت دل سنگ از بیم وی آب گشت
دلی ز دور به صد رنگ می‌نمایندت چو آب گشت دلت سنگ می‌نمایندت
در اواخر حكومت سلسله شاهان صفوى در ايران دستهاى استعمار، كشور آباد و غنى بحرينرا به سوى خود برد، و آن را تحت الحمايه بيگانگان قرار داد، در اين دوران درى بهتخته خورد و حوادثى پيش آمد و اوضاع سياسى اقتضاء كرد كه والى و فرمانداربحرين ، شخصى ستمكار و دست نشانده بيگانگان شد كه به دشمنى با اميرمؤ منان علىعليه السلام و علاقمندان آن حضرت معروف بود ،اتفاقا او معاون و وزيرى داشت كه ازرئيس خود بيشتر با امام على عليه السلام و دودمان و شيعيانش دشمن بود، اين دو نفرهمواره موجب مزاحمت و آزار و شكنجه مردم بحرين شده و آنان را كه به ولاء و دوستى اهلبيتعليهم السلام مشهور بودند با عوامل مختلف تحت شكنجه و آزار قرار مى دادند، اين روشادامه داشت و لحظه به لحظه شديدتر مى شد، تا آنكه وزير، نقشه اى بسيار مرموز وخائنانه طرح كرد و به خيال خام خود خواست در وقت خود آن نقشه را پياده كند و بر ضدمردم شيعه بحرين به كار اندازد و به طور كلى سلب آزادى از آنان كند ولى اينك ببينيدچگونه اين نقشه را ايفا كرد؟ و چگونه نقشه اش نقش بر آب گشت ؟
یوسف چاهی اگر دیدی مرا یکشب بخواب آب گشتی از حیات طلعت زیبای من
با كشتى از بوشهر به مقصد دبى حركت كرديم . بعد از برگشت از دبى نزديكيهاىساحل ايران ، طوفان عجيبى وزيدن گرفت . به گونه اى كه دريا طوفانى شده كشتىما پر از آب گشت و ما تماما از زندگى دست شستيم ، مع الوصف با قلبى مطمئن رو بهطرف كربلاى معلى كرده عرض ننموديم .
این ماتم دگر که درین دشت آتشین دل آب گشت وچشم پرآبی ندید کس