اب کندن
معنی کلمه اب کندن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اب کندن
صحبت نامحرمان ناخوش تر از جان کندن است آه از محرم که او جان یارمحرم خوش ترست
در احرام حج کشتن و صید حیوانات یا کندن گیاهان در حرم بهطور مطلق حرام است.
قد دو تا بهکجا میبری تأمل کن عصا به پیش گرفتهست جابهجا کندن
تا به سوی گفت شیرین ست، دل خارا و کوه کندن از ناخن چو گل چیدن بود فرهاد را
در کربلا ندیدی جز علم جیب کندن واندر نجف نخواندی جز درس خرسواری
" دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتیهای او طول رودخانه سند را تا کرانههای اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در نزدیکی کانال سوئز مدرن فرمان کندن کانالی را داد و کشتیهایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبهای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده است:
ابومسلم در ماخوان هزار نفر را سرکرده و مأمور کرد تا خندق دیگری در جیرنج بکنند. هدف از کندن این خندقها این بود که ارتباط نصر با ناحبههای بلخ و طخارستان و … قطع شود.
استوماتیت کاندیدیاز یا برفک دهان (به انگلیسی: Oral candidiasis) به شکل برجستگیهای سفید خاکستری در روی مخاط دهان و زبان بروز کرده که با کندن این ضایعات مناطق خونریزیدهنده ایجاد میشود. ضایعه اغلب اگزودای سفید دارد. برفک دهان به دلیل از بین رفتن باکتریهای مفید موجود در دهان ایجاد میشود و با این وضع قارچهای کاندیدای موجود در دهان رشد بیش از حد پیدا میکنند و به صورت برفک در دهان دیده میشوند. برفک دهان اکثراً توسط قارچ کاندیدا آلبیکانس و گاه توسط قارچهای کاندیدا گلابراتا و کاندیدا تروپیکالیس ایجاد میشود.
قرار بود که با کندن مسیری در کوه کارکنان این کار انجام شود؛ ولی بخاطر تحولاتی این کار به سرانجام نرسید.
کار من جان کندن است و ناله و زاری و درد بنگرید آخر به کارم، مرگ به زین زندگی
گردن این جانور کشیده و دمش نسبتاً بلند و پر مو است. گونههای مختلف راسو از ۱۲ تا ۴۵ سانتیمتر درازا دارند. خز برخی گونههای راسو در زمستان کاملاً سفید میشود. تمام انواع راسوها توانایی خوبی برای بالا رفتن از درخت و کندن زمین دارند. جنس ماده این جانور معمولاً اندازهٔ کوچکتری دارد. طول دم در گونههای مختلف بین ۳۴ تا ۵۲ میلیمتر است.
او خود نزید برای ما هرگز جان کندن ما برای او بینی
بناخن سنگ کندن هست آسان شکیبا بودن از روی تو نتوان
این شهر پس از احداث سدی در روزگار ساسانیان بر روی رودخانهٔ قمرود و کندن کانالی به طول ۱۸ کیلومتر برای تأمین آب مصرفی ساکنان از رونق بسیاری برخوردار شده بود.
غیر یک جان کندن ای واعظ نمی آید ز تو از برای زندگی، در زندگی هم جان مکن
روابط کویت و عراق کمکمرو به ناگواری رفت. عراقیها به شدت به کویت دربارهٔ کندن چاههای نفتی که آنها را مال کشورشان میدانستند هشدار دادند و صدام بخشی از نیروهای نظامی خود را سوی مرزهای عراق و کویت گسیل داشت.
بهرامیان مینویسد، طلحه و زبیر قصد تسلط بر شهر را داشتند و دو شب پس از متارکه درگیری، در مسجد به هنگام نماز عشا به عثمان بن حنیف حمله کردند و پس از ضرب و شتم و کندن موی ریش و سرش، وی را به زندان افکندند.
ملاقات یک روزهٔ آن لئیمان مقابل به جان کندن جاودانی
تو را به مسیح از کندن خاکی که اینجا را دربرگرفته دست بدار!
سوم: موی زیر دست در چهل روز یک بار کندن سنت است و چون در ابتدا عادت کند آسان باشد اگر عادت نکرده باشد ستردن اولی تر تا خویشتن را تعذیب نکرده باشند.