اب کبود
معنی کلمه اب کبود در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اب کبود
سفره آویخته است و کوزه فرود پُر ز نان سپید و آب کبود
چو زر و نیل شده باغ زرد و آب کبود چو سیم و سرب شده که سپید و دشت چنین
ریشه این نام به خاطر وجود آبهای زیاد منطقه از جمله آب کبودراهنگ بودهاست. کبودراهنگ مرکب از دو واژه کبود و راهنگ است. کو، یا کبود در زیان فارسی و کردی به معنی رنگ آبی است، رنگ یا راهنگ نیز به معنی جوی یا نهر آب است؛ بنابراین کبودرآهنگ به معنی جوی یا نهر آب کبود است که نشان از پیشینه فارسی و کردی این شهرستان دارد. برخی نیز میگویند که کبودراهنگ پیشتر چمنزاری گسترده بوده با آبهای زیرزمینی فراوان که به بهدست کهریز و قنات آبها را به سطح زمین میرساندهاند و راهنگ نام بزرگترین و پرآبترین آنها بودهاست، در پیرامون این چشمه کبوترهای چاهی زیادی جمع میشدند که به کبوتر راهنگ نامآور بودهاند و در آینده در اثر تکرار به کبودراهنگ تبدیل شدهاست.
خزان ببرد ز بستان هر آن نگار که بود هوا خشن شد و کهسار خشک و آب کبود
چو نزدیک آب کبود آمدند به پایین دریا فرود آمدند