اب شدن

معنی کلمه اب شدن در فرهنگ معین

( آب شدن ) (شُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - گداختن ، ذوب شدن . ۲ - شرمنده شدن . ۳ - ناپدید شدن . ۴ - لاغر و نحیف شدن .۵ - خجالت کشیدن . ،از خجالت ~الف - بسیار شرمگین شدن . ب - رفتن آبرو.

معنی کلمه اب شدن در فرهنگ فارسی

( آب شدن ) ( مصدر ) ۱ - گداختن ذوب شدن تبدیل بمایع شدن . ۲ - شرمنده شدن شرمگین گشتن . یا از شرم ( خجالت ) آب شدن . بسیار شرمگین گشتن . ۳ - رفتن آبرو از بین رفتن رونق و رواج . ۴ - ناپدید شدن .

جملاتی از کاربرد کلمه اب شدن

دلی که تشنه دیدار آتشین رویی است به غیر آب شدن چاره ای نمی دارد
این آتشی که چهره او برفروخته است دل را به غیر آب شدن نیست چاره ای
سال‌ها قبل از این که بشر به تکنولوژی تولید یخ از آب برسد، مردمان منطقه یزد برای خنک کردن آب در گرمای تابستان با استفاده از قاطرچیان با بریدن قطعات یخ از منطقه برفخانه و جهت جلوگیری از آب شدن با قرار دادن آن‌ها در میان کاه، این قطعات را به پایین حمل می‌کردند.
رودخانه های فراوان در شهرستان جریان دارد، كه اكثر آنها فصلی است و از آب شدن برف ها و بارندگی های فصلی به وجود می آید.
بارفروش پیش از آن شهری بازرگانی و حاکم آن نیز بازرگان بود، اما در این ایام «مردم بارفروش ناچار شده‌اند که بلای تازه‌ای را تحمل کنند و آن بلای شاهزادگان و حاکمان منسوب به خاندان سلطنتی» است. علاوه بر وبا شهر در ۱۲۴۷ به بلایی دیگر نیز دچار شد: چاه‌های شهر، ظاهراً به علت آب شدن ناگهانی برف (که در آن سال زیاد باریده بود) طغیان کرد و دیوار خانه‌ها که از خشت خام بود شروع به ریختن کرد و کم مانده بود که همهٔ شهر بدل به توده‌ای از خاک شود؛ سرانجام چاره‌ای اندیشیدند و شیاری به رود بابل بازکردند و آب‌ها را به رودخانه هدایت کردند و شهر را از خطر انهدام نجات دادند.
درهم برش زدن نیز راه دیگری برای خلق مناسبات مکانی غیرعادی بود مثلاً در فیلم اعتصاب آیزنشتاین صحنهٔ کشتار کارگران به صحنهٔ قصابی یک گاو برش می‌خورد یا در فیلم مادر پودوفکین تصویر قهرمان فیلم در زندان که خبر نقشه‌های دوستانش برای نجات را شندیده‌است به تصاویری از آب شدن یخ جویباران بهاری برش زده می‌شود.
خدايا، آنان مرا كراهت مى دارند و من از ايشان كراهت دارم ، خدايا آنان از منملول شدند و من هم از آنان دلتنگ و سير شدم ، خدايا! به جاى ايشان اصحابى بهتر بهمن عنايت فرما و به جاى من پيشوايى شرور و سنگدل بر آنان بفرست ، خدايا دلهاى آنان را بميرانمثل آب شدن نمك در آب گرم .
چیست حاصل سوی شراب شدن اوّلش شرّ و آخرش آب شدن
واقعاً دولت مقابل آب شدن سرمایه مردم احساس مسئولیت دارد؟»
نخستین مردمان پس از آب شدن یخ‌های دوران یخبندان یعنی در دوره هزاره دهم پیش از میلاد در منطقه لیتوانی ساکن شدند. مردم هندواروپایی آغازین در هزاره‌های سوم و دوم پیش از میلاد به لیتوانی رسیده و با ساکنان پیشین آن درآمیخته و قبایل گوناگون بالتیکی را به‌وجود آوردند.
«مرگِ ارواح، آب شدن است و مرگِ آب، زمین شدن؛ اما آب از زمین، و روح از آب برمی‌آید.»
سیل‌های با سرعت تشکیل پایین عمدتاً در رودهای بزرگ با حوضه آبریز وسیع رخ می‌دهند. افزایش جریان ممکن است ناشی از بارش پیوسته، آب شدن سریع برف‌ها، بادهای موسمی یا توفندها باشد.
راسپوتیتسا (روسی: распу́тица) یک اصطلاح روسی برای دو فصل از سال، بهار و پاییز است، زمانی که سفر در جاده‌های آسفالت نشده یا در سراسر کشور به دلیل شرایط گل آلود ناشی از باران یا آب شدن برف دشوار می‌شود. راسپوتیتسا همچنین به شرایط جاده در هر دو دوره اشاره دارد.
بس که تقریب پی آب شدن می جوید نگه گرم به آن سیب ذقن نتوان کرد