فضا ـ زمان

معنی کلمه فضا ـ زمان در فرهنگستان زبان و ادب

{space-time} [فیزیک] فضای چهاربُعدی در نظریۀ نسبیت که سه بُعد آن مربوط به فضای معمولی و بُعد چهارم آن زمان است متـ . پیوستار فضا زمان space-time continuum

معنی کلمه فضا ـ زمان در دانشنامه آزاد فارسی

فضاـ زمان (space-time)
در فیزیک، کمیتی حاصل از ادغام فضا و زمان در نظریۀ نسبیت. آلبرت اینشتین هنگام عرضۀ نظریۀ نسبیت نشان داد که زمان از بسیاری جهات همانند بُعد یا امتداد دیگر فضا عمل می کند. بدین سان، فضا و زمان را می توان به جای آن که دو کمیت جداگانه درنظر گرفته شوند، به صورت کمیت واحدی دانست که در هم ادغام شده اند. فضا ـ زمان را کمیتی با چهار بُعد درنظر می گیرند: سه بُعد فضایی و یک بُعد زمانی. در نظریۀ نسبیت، رویدادها را به صورت اتفاقاتی منطبق بر نقاطی از فضا ـ زمان توصیف می کنند. در نظریۀ نسبیت عام، حضور اجسام مادی باعث تغییرشکل فضا ـ زمان می شود و این همان اثر گرانی است.

معنی کلمه فضا ـ زمان در ویکی واژه

فضای چهاربُعدی در نظریۀ نسبیت که سه بُعد آن مربوط به فضای معمولی و بُعد چهارم آن زمان است

جملاتی از کاربرد کلمه فضا ـ زمان

نظریهٔ کرم‌چاله نخستین بار در سال ۱۹۱۶ بنیان نهاده شد، اما نام دیگری برایش در نظر گرفته شده بود. «لودویگ فلَم»، فیزیکدان اتریشی هنگام مرور راه‌حل فیزیکدان دیگری برای معادلات نظریهٔ نسبیت عام آلبرت انیشتین به این نتیجه رسید که راه‌حل دیگری نیز امکان‌پذیر است. او از پدیده‌ای به نام سفیدچاله نام برد که از لحاظ نظری، بازگشت زمانی سیاه چاله بود. ورود به هر دوی آن‌ها با مجرای فضا ـ زمان میسر می‌شود.

از دههٔ ۱۹۳۰ به بعد فیزیکدان‌های نظری، فرضیهٔ وجود راه‌های میانبر از میان فضا را پیش کشیده‌اند. این میانبرها که در ابتدا «سفیدچاله» و بعد «پل انیشتین ـ روزِن» نامیده شدند، ناحیه‌ای فرضی در فضا ـ زمان هستند که از بیرون امکان وارد شدن به آن‌ها وجود ندارد، اما بر خلاف سیاهچاله‌ها مجال می‌دهند که ماده و نور از آن‌ها بگریزند و بیرون بیایند. سفیدچاله‌ها برعکس سیاه‌چاله‌ها عمل می‌کنند، بدین معنی که انرژی را به بیرون انتشار می‌دهند ولی به هیچ چیز اجازهٔ ورود به درون خود را نمی‌دهند؛ بنابراین سفیدچاله‌ها همان کرم‌چاله‌ها هستند.