فریادنامه

معنی کلمه فریادنامه در لغت نامه دهخدا

فریادنامه. [ ف َرْ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) نامه ای که در آن یاری و کمک خواهند : فریادنامه ها به اطراف نوشت و استعانت و استغاثت کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

معنی کلمه فریادنامه در فرهنگ معین

( ~ . مِ ) (اِمر. ) شکایت نامه .

معنی کلمه فریادنامه در فرهنگ فارسی

( اسم ) نامه تظلم شکایت نامه .

معنی کلمه فریادنامه در ویکی واژه

شکایت نامه.

جملاتی از کاربرد کلمه فریادنامه

حمید سبزواری در ۱۳۰۴ در سبزوار زاده شد. پدرش، «عبدالوهاب»، پیشه‌ور ساده‌ای بود که قریحهٔ شعری داشت. جدش، ملا محمدصادق ممتحنی، شاعری بود که «مجرم» تخلص می‌کرد و آثارش در سفری به مشهد و در حملهٔ راهزنان به یغما رفت. سبزواری، قبل از مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموخته‌بود. او بعداً در سال ۱۳۱۱ به مدرسهٔ شیخ حسن داورزنی رفت. پدر و مادر حمید اولین استادان وی بودند. او جامع المقدمات را نزد میرزا حبیب جوینی خوانده‌بود. محمدعلی محمدی نیز از دیگر استادان وی بود. سبزواری نزد پدرش اصول شاعری را آموخت. وی از ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت و اشعارش را در دفتر شعری با نام فریادنامه می‌نوشت. وی در دوره نوجوانی در سبزوار زندگی می‌کرد. در سبزوار کتابفروشی ای به نام خسروی شعرهای حمید را چاپ کرد و فروخت. حمید می‌خواست این کار را در تهران نیز انجام بدهد لیکن در آن زمان موفق به این کار نشد.