غورستان

معنی کلمه غورستان در لغت نامه دهخدا

غورستان. [ رِ ] ( اِخ ) غور.نام ولایتی معروف نزدیک قندهار، در میان خراسان قریب به غزنین و غرجستان است. رجوع به غور و جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی تألیف لسترنج ص 443 شود.

معنی کلمه غورستان در فرهنگ فارسی

یا غورستان ناحیه ایست کوهستانی واقع در افغانستان در جنوب غزنین و مشرق و جنوب غرجستان . بعض مورخان فتح آنرا بدست مسلمانان بزمان علی ۴ بن ابی طالب نسبت دهند ولی فتح کامل آن در عهد محمود غزنوی صورت گرفت . اکنون این ناحیه مقر ایل هزاره و قبایل چهار ایماق است و آنرا [ هزارستان ] مینامند .یا امرای غور . ( آل شنسب شنسبانیه )

جملاتی از کاربرد کلمه غورستان

مشهورترین نام هزارستان در دوران اسلامی غور و غورستان بود که بعداً به سراسر هزارستان گفته شد اما اکنون محدود به ولایت غور کنونی شده‌است. غور در لهجهٔ هزارگی به معنی گودال، شکاف یا دره است. پیش از حملهٔ عبدالرحمان به آنجا، این سرزمین به نام هزارستان یاد می‌شد که کلنل چارلز ادوارد ییت، محمدحیات خان افغان و میر محمدعظیم بیگ از هزارستان یاد کرده‌اند.
در پی این شکست، غزنویان تمامی اهالی غورستان را که تا آن زمان بودایی مهایانه بودند مسلمان کردند.