عکس برگردان

معنی کلمه عکس برگردان در لغت نامه دهخدا

عکس برگردان. [ ع َ ب َ گ َ ] ( نف مرکب ) عکس برگرداننده. || ( اِ مرکب ) طرحی از نقاشی رنگین بر روی کاغذ روپوشیده که چون آن را وارونه بر روی کاغذ دیگر چسبانند و با خیساندن و نم زدن ، کاغذ روپوش را برگیرند، تصویر اصلی را بر کاغذ دوم منتقل سازد. ( از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه عکس برگردان در فرهنگ فارسی

( صفت ) طرحی از نقاشی رنگین بر روی کاغذ روپوشیده که چون آن را وارونه به کاغذ دیگر بچسبانند و با رطوبت ( آب ) کاغذ روپوش را بر گیرند تصویر اصلی را بر کاغذ دوم منتقل سازد .

جملاتی از کاربرد کلمه عکس برگردان

در سال ۱۳۳۲ پدر علی اکبر یک محموله بزرگ مداد ژاپنی خریده بود. متأسفانه در آن زمان اجناس ژاپنی کیفیت خوبی نداشتند و پرطرفدار نبودند. وی با ایده‌های خود توانست مدادها را به فروش برساند. با این موفقیت وی زیر زمین منزل را کارگاه مداد کرد. از سال ۱۳۳۲ تولید و فروش عکس برگردان را به صورت مستقل شروع کرد.