عوذی

معنی کلمه عوذی در لغت نامه دهخدا

عوذی. [ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عوذبن سودبن حجربن عمران بن عمرو مزیقیأبن عامر ماءالسماء، که بطنی از ازد بود و بسیاری بدان منسوبند. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ). || منسوب به عوذبن غالب بن قطیعةبن عبس بن بغیض. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ).
عوذی. [ ع َ ] ( اِخ ) همام بن یحیی بن دینار ازدی عوذی محلمی ( از موالی آنان )، مکنی به ابوعبداﷲ. محدث و ازاهالی بصره بود، و نسبت او به عوذبن سودبن حجر است.وی به سال 164 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی از میزان الاعتدال ج 3 ص 258 و تهذیب التهذیب ج 11 ص 67 ).

جملاتی از کاربرد کلمه عوذی

نام اودیولاس از به هم چسبیدن واژه عربی عوذی (جوی آب) و velas لاتین (پره‌های آسیاب بادی) درست شده‌است.