عمرانات

معنی کلمه عمرانات در لغت نامه دهخدا

عمرانات. [ ع ِ ] ( ع اِ ) آبادیها. ج ِ عِمران ، بمعنی آبادی. ( از آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه عمرانات

پایتخت تابستانی کنشکا (کاپیسا) نزدیک بگرام در تقاطع دو دریای پنجشیر و غوربند قرار داشت. به اثر حفریات و کشف، یک تعداد آثار عاجی و دیگر سامان و لوازم شیشه یی و برنجی و عمرانات مهندسی گوناگون دریافت گردید. در یک عمارت بزرگ که در قدیم محاط به دیوارها بود قرابت با مکتب هنری (متهورا) و (امره وتی) هندی کشف گردید. علما و محققین باستانشناسی چنین حدس می‌زنند که کندن کاری‌های عاجی بگرام دارای سوابق تاریخی نیمه اخیر قرن اول و اوایل قرن دوم میلادی می‌باشد. در جمله اشیای بدست آمده: یک لوحه سنگی که قسمتی از تخت سلطنتی را تشکیل می‌داد و در آن رقاصه‌ها و اهل دربار با حالات و قیافه‌های مختلف نشان داده شده‌است این‌گونه یکی از تصویر نقش شده واضحاً با قسمت بالایی تورانا (سردر) که با رلیف آن در متهورا و سانچی شباهت دارد.