علی نیریزی

معنی کلمه علی نیریزی در لغت نامه دهخدا

علی نیریزی. [ ع َ ی ِ ن َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی نیریزی. ملقب به ارشدالدین و مکنی به ابوالحسن. فقیه و محدث و مفسر و ادیب بود و در شعبان سال 604 هَ. ق. درگذشت. او راست : 1- باکورةالطلب لاهل الادب. 2- تنویرالمصابیح فی شرح المصابیح فی الحدیث. 3- مجمعالبحرین فی التفسیر و التأویل ، در ده مجلد. ( از معجم المؤلفین از شدالازار شیرازی ص 372 ).

معنی کلمه علی نیریزی در فرهنگ فارسی

ابن محمد بن علی نیزیزی ملقب به ارشد الدین و مکنی به ابوالحسن فقیه و محدث و مفسر و ادیب بود

جملاتی از کاربرد کلمه علی نیریزی

شاه جهان مردی هنردوست و هنرپرور بود و در عهد وی انواع هنرهای زیبا و سایر هنرها در هند رشد کرد و به‌حد کمال رسید. در دورهٔ او ترکیب هنر ایرانی و هندی و فنون ایرانی در هند رواج پیدا کرد و می‌توان یکی از مظاهر ترکیب این دو تمدن را در عمارت تاج محل به خوبی مشاهده کرد. در تذکره‌ها این پادشاه گورکانی را در زمرهٔ خوشنویسان ذکر کرده‌اند. او که معاصر میرعماد استاد خط نستعلیق بود به قدری به‌خطوط او علاقه داشته که می‌گویند: هر کس برای شاه جهان قطعه‌ای از خط میر به هدیه می‌آورد منصب و شهریهٔ «یکصدی» صله می‌گرفت؛ و حتی پس از قتل میر چند تن از شاگردانش به نام‌های عبدالرشید دیلمی، سید علی نیریزی و عبدالباقی تبریزی به دربار شاه جهان مهاجرت کردند و به آن‌ها لقب «جواهر قلم» و «یاقوت قلم» و غیره اعطا گردید.