معنی کلمه علی جوهری در لغت نامه دهخدا
علی جوهری. [ ع َی ِ ج َ هََ ] ( اِخ ) ابن جعدبن عبید هاشمی جوهری بغدادی ( از موالی جوهریان )، مکنّی به ابوالحسن. محدث و حافظ و از مردم بغداد بود. به سال 133 هَ. ق. متولد شد و در ماه رجب 230 هَ. ق. درگذشت. وی از شعبة و ابن ابی ذئب و دیگران روایت کرد. او راست : مسند، در حدیث. ( از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 76. شذرات الذهب ابن عماد ج 2 ص 68. فهرس المخطوطات المصوره سید ج 1 ص 100. فهرس مخطوطات الحدیث بالظاهریة ). در منتهی الارب آمده است که «علی بن جعد» از محدثان بود.
علی جوهری. [ ع َ ی ِ ج َ هََ ] ( اِخ ) ابن داودبن ابراهیم جوهری ، مشهور به ابن صیرفی. وی مورخ بود ( 819-900 هَ. ق ). او راست : 1 - انباءالهصر فی أبناء العصر. 2 - نزهةالنفوس و الابدان فی تواریخ الزمان. ( از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 1949. التعریف بالمورخین عراوی ج 1 ص 251. جولة فی دورالکتب الامیر کیه کورکیس عواد ص 80. فهرس المخطوطات المصوره لطفی عبدالبدیع ج 2 ص 35. هدیةالعارفین ص 739 ).
علی جوهری. [ ع َ ی ِ ج َ هََ ] ( اِخ ) ابن داودبن سلیمان جوهری مصری شافعی ، ملقّب به نورالدین. نحوی بود و به سال 887 هَ. ق. درگذشت. اوراست : شرح الفیه ابن مالک. ( از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 120. هدیةالعارفین ج 1 ص 737 ).