علامه رازی

معنی کلمه علامه رازی در لغت نامه دهخدا

علامه رازی. [ ع َل ْ لا م َ ] ( اِخ ) محمدبن محمدبن ابوجعفر بویهی ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به قطب الدین وقطب المحققین. وی اهل ورامین از توابع ری بوده و نسبش به آل بویه میرسد. وی از شاگردان علامه حلی بود و قواعد علامه را با خط خود نوشته است. در طبقه فوقانی مدرسه ای که وی تحصیل میکرد شخص دیگری با لقب قطب میزیست لذا علامه رازی به قطب تحتانی و آن دیگری به قطب فوقانی شهرت داشتند. در امامی بودن وی شک و شبهه ای نیست اما در روضات الجنات سعی شده است که تسنن وی ثابت گردد. از جمله تألیفات اوست : 1- بحر الاصداف ، که حاشیه و شرح کشاف است. 2- تحریر القواعد المنطقیة فی شرح الشمسیة. 3- تحفة الاشراف فی شرح الکشاف ، که بزرگتر از بحر الاصداف است. 4- تقسیم العلم. 5- حاشیه قطبیه ، که شرح قواعد علامه حلی است. وفات او را 766 هَ. ق. نقل کرده اند، اما شهید اول آن را 776 گفته است.( از ریحانة الادب ج 2 ص 303 از منهج المقال و روضات الجنات ص 530 و هدیةالحباب ص 217 و مجالس المؤمنین ص 165و مستدرک الوسائل ص 447 و طبقات الشافعیة ج 6 ص 31 و قاموس الاعلام ج 3 ص 2241 ). و نیز رجوع به ابوجعفر شود.

معنی کلمه علامه رازی در فرهنگ فارسی

محمد بن محمد بن ابوجعفر بویهی مکنی به ابوجعفر و ملقب به قطب الدین و قطب المحققین وی اهل ورامین از توابع ری بوده و نسبش به آل بویه میرسد وی از شاگردان علامه حلی بود و قواعد علامه را با خط خود نوشته است

جملاتی از کاربرد کلمه علامه رازی

قطب‌الدین ابوعبدالله محمد بن محمد بویهی رازی ورامینی از فقهای شیعه که با القاب گوناگونی مانند قطب‌الدین، علامه رازی، قطب تحتانی شناخته می‌شود. کنیه او را ابوجعفر رازی نوشته‌اند. نام کامل او چنان‌که آمد، مورد تأیید و اجماع دانشمندان و شرح‌حال‌نویسان است.