علامه بهبهانی

معنی کلمه علامه بهبهانی در لغت نامه دهخدا

علامه بهبهانی. [ ع َل ْ لا م َ ب ِ ب َ ] ( اِخ ) محمدباقربن محمداکمل. رجوع به علامه ثانی شود.

معنی کلمه علامه بهبهانی در فرهنگ فارسی

محمد باقر بن محمد اکمل

جملاتی از کاربرد کلمه علامه بهبهانی

محمدباقر اصفهانی معروف به وحید بهبهانی، (۱۱۱۷ هـ. ق، اصفهان - ۲۹ شوال ۱۲۰۵ هـ. ق، کربلا) فقیه و مجتهد شیعه و احیاگر مکتب اصولی است.[نیازمند منبع] پدرش محمد اکمل اصفهانی، و مادرش دختر ملا محمدصالح مازندرانی و آمنه بیگم مجلسی (دختر مجلسی اول و خواهر محمدباقر مجلسی) بود. علامه بهبهانی از سوی سیدمحمد طباطبایی اصفهانی، «وحید عصر» لقب گرفت و به دلیل اقامتی طولانی در شهر بهبهان، او را «وحید بهبهانی» خوانده‌اند و به لقب‌های دیگری، همچون «استاد اکبر»، «استاد کل»، «علامه ثانی» و «محقق ثالث» مشهور است. محقق بهبهانی از دوستان و افراد مورد وثوق سید حسین موسوی خوانساری (فرزند میرکبیر، درگذشته ۱۱۹۱ ق و استاد میرزای قمی و علامه بحرالعلوم) بود و همواره در طول زندگی با وی مباحثات علمی داشت. خاندان بحرالعلوم، شهرستانی و سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) از نوادگان دختری وحید بهبهانی می‌باشند و نوادگان او از طرف پسرش آقا محمدعلی بهبهانی خاندان آل‌آقا را در کرمانشاه تشکیل دادند.