طیبرس

معنی کلمه طیبرس در لغت نامه دهخدا

طیبرس. [ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ الجندی النحوی ، ملقب به علأالدین و الکاتب الرئیس. او راست منظومه ای در علم نحومشتمل بر900 بیت که مطالب الفیه ابن مالک و مقدمه ٔابن حاجب را در آن گنجانیده و خود نیز بر آن مطالبی افزوده و سپس بشرح آن پرداخته است. ( کشف الظنون ).

معنی کلمه طیبرس در فرهنگ فارسی

ابن عبدالله الجندی النحوی

جملاتی از کاربرد کلمه طیبرس

برافتاد بیبرس برای استحکام مبانی حکومت خویش و احراز تفوق بر سایر ممالیک درصدد برآمد که احکام خویش را آمیخته با فرامین شرع در ولایات تابعه تنفیذ دهد و چون این فکر قبل از وی نیز ریشه داشت و برخی از ولاة و حکام جزء در این راه گام زده بودند، بیبرس به زودی به مقصود نائل آمد و اندیشهٔ خویش را جامهٔ عمل پوشید، بدین طریق که دو تن از امراء وی یعنی امیر علأالدین طیبرس و علاءالدین بندقداری نامه‌ای به او نوشتند که مردی به دمشق آمده و مدعی است که احمد بن الامام الظاهر بن الامام الناصر عباسی است و گروهی از اعراب نیز بر وی گرد آمده‌اند.