صف بندی
معنی کلمه صف بندی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه صف بندی در فرهنگستان زبان و ادب
جملاتی از کاربرد کلمه صف بندی
در شبکههای زمانی گسسته که در آن محدودیت وجود دارد که گرههای سرویس میتوانند در هر زمان فعال باشند، الگوریتم زمانبندی حداکثر وزن، یک سیاست خدماتی را انتخاب میکند تا بتواند توان عملیاتی مطلوب در شرایطی که برای هر کار فقط از یک گره خدمات شخصی ارائه دهد. در حالت کلی تر که کارها میتوانند بیش از یک نود به آن مراجعه کننده داشته باشند، مسیریابی فشار تخلیه backpressure routing توان عملیاتی بهینه را ارائه میدهد. یک برنامهریز شبکه باید یک الگوریتم صف بندی را انتخاب کند، که بر ویژگیهای شبکههای بزرگتر تأثیر بگذارد
مدلهای صف بندی بسیاری از زنجیره مارکوف زمان پیوسته استفاده میکنند. برای مثال، یک صف M / M / 1 یک CTMC بر روی عدد صحیح غیر منفی است که در آن انتقال از i به i + 1 بر اساس یک فرایند پوآسون با نرخ λ رخ میدهد و ورود کار را توصیف میکند، در حالی که انتقال از i به i - 1 (برای i> 1) در نرخ μ اتفاق میافتد (بار خدمات شغلی از توزیع نمایی پیروی میکنند) و خدمات کامل یا همان خروج از صف را نشان میدهد.
بنا بر این، این موضوع شبیه رفتار صف بندی انسانها است، جاییکه افراد صف را به ترتیب ورودشان ترک مینمایند. یا زمانی که در پشت چراغ راهنمایی منتظر نوبت خود میشوند. FCFS نیز نام دیگری برای الگوریتم زمانبندی سیستمعامل FIFO است. روشی که به هر فرایندی زمانی از زمان پردازنده را مطابق با ترتیب ورودش اختصاص میدهد. در معنای وسیع تر، سرواژه LIFO یا «آخرین ورودی، اولین خروجی» متضاد FIFO است. با در نظر گرفتن واژه FILO به معنای «اولین ورودی، آخرین خروجی» تفاوت این دو واژه آشکارتر میشود. در واقع هر دو حالت خاصی از یک لیست عام هستند. تفاوت در دادهها وجود ندارد. بلکه در قواعد برای دستیابی به محتوا است.