شیرگل

معنی کلمه شیرگل در لغت نامه دهخدا

شیرگل. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش کهنوج شهرستان جیرفت. سکنه آن 100 تن. آب آن از چشمه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

معنی کلمه شیرگل در فرهنگ اسم ها

اسم: شیرگل (دختر، پسر) (فارسی)
معنی: مرکب از شیر ( شجاع ) + گل

جملاتی از کاربرد کلمه شیرگل

آثار او در نوع انتزاعی، از اشکال هندسی و شبه هندسی تشکیل شده‌است و به همین جهت مورد تمسخر منتقدان قرار گرفته‌است. علت این نظرهای تند، نبود زمینه نظری و تجربی در هنر پاکستان نسبت به نوع نقاشی او عنوان شده‌است. آثار ابتدایی زبیده، ترکیبی از سنت‌گرایی و نوگرایی بود و نقاشی نوگرایی هندی و امرتا شیرگل از مسائل تأثیر گذار در آثار او به‌شمار رفته‌است. تمایل او به استفاده از اشکال رازآمیز و ترکیب‌بندی عناصر نامتجانس در آثارش یادآور آثار نقاشانی چون مارک شاگال و ادوارد مونک است. منتقدان آثار او، از زوایان گونانی به انتقاد پرداخته‌اند. عبدالحمید آغا برادر زبیده آثار خواهرش را با مبانی نظری هنر اسلامی مرتبط دانسته‌است. خودش در خصوص آثار می‌گوید: من آثارم را از چیزی کپی و برداشت نمی‌کنم، بلکه همه را در ذهن ایجاد می‌کنم.