شیرگام. ( ص مرکب ) که گام چون شیر دارد. که گام چون شیر بردارد. کنایه از متهور و بیباک و دلیر. ( یادداشت مؤلف ) : شیرگام و پیل زور و گرگ پوی و گورگرد ببردو آهوجه و روباه عطف و رنگ تاز.منوچهری.
معنی کلمه شیر گام در فرهنگ فارسی
که گام چون شیر دارد
جملاتی از کاربرد کلمه شیر گام
مصریان باستان مادهشیر را، که شکارچیای قوی بود، یکی از خدایگان جنگ خود میدانستند و ایزدانی چون باستت، مافدت، منهیت، پکهت، سخمت، تفنوت، و ابوالهول از آن جمله بودند. فرعون قدرتمند مصری، رامسس دوم، با یک شیر در صحنه نبرد حاضر میشد و آمنهوتپ دوم در حالی که سوار بر ارابه بود به شکار شیر میرفت. شیر نیمیان در یونان و روم باستان نمادین بود. این شیر در صورت فلکی برج اسد به تصویر کشیده میشد و طبق افسانهها، هرکول پوست آن را بر تن میکرد. شیر همچنین نمادی همیشگی در میانرودان بود و در میان سومریان و آشوریان و بابلیان به عنوان نمادی استوار از شاهنشاهی نگریسته میشد. شیر بابلی موتیف، که به شکل یک تندیس پیدا شدهاست، اغلب بر دیوارها نقاشی میشد و از آن با نام شیر گامزنان بابل یاد میشود. این بابل بود که در آن بنا بر کتابهای عهد قدیم، دانیال پیامبر از دخمه شیرها سالم بیرون آمد.