[ویکی فقه] شیخ شُبَیر، فزرند شیخ ذیاب، عالمی دینی از عشیره آل جویبر و سرسلسله خاندان آل شبیر خاقانی است. این عشیره یکی از مشهورترین شاخه های بنوخاقان است. فزرند ذیاب، شُبَیر، نیز عالمی دینی بود که از عالمان عصر خود، از جمله شیخ جعفر کاشف الغطاء، گواهی اجتهاد داشت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در نجف، نزد عشیره خود بازگشت و رهبری امور دینی مردم را برعهده گرفت. جعفربن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۴۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ۱. ↑ جعفربن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۲، ص۴۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. ۲. ↑ محمدعلی جعفر تمیمی، مشهدالامام، ج۴، ص۱۹۸، او، مدینة النجف، نجف ۱۳۷۴/۱۹۵۵. ۳. ↑ محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۳۰۱، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. دانشنامه جهان اسلام، مرکزدائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آل خاقانی»، شماره۶۷۵۱. ...
جملاتی از کاربرد کلمه شیخ شبیر
جمعیت پس از اجتماع، با توصیه شیخ شبیر خاقانی مبنی بر حفظ اتحاد و یگانگی، پراکنده شدند.
در این شرایط، عدهای از نیروهای مسلح خلق عرب خارج از شهر، به طرف این شهر حرکت کردند؛ یا در شهرهایی همچون اهواز و آبادان به تحرکاتی دست زدند. در اهواز، مسئله بدون حادثه خاتمه یافت؛ اما در آبادان، تعدادی از اتومبیلهایی که در گوشه و کنار پارک شده بودند، آسیب دیدند؛ و ساختمان شرکت نفت نیز که در ایستگاه ۱۰ و در کنار بهمنشیر قرار گرفته بود، مورد تهاجم مسلحانه واقع شد و خساراتی به آن وارد آمد. در همین روز، شیخ شبیر طی یک مصاحبه مطبوعاتی تهدیدآمیز گفت: «ما خواهان تفاهم با دولت هستیم و اگر دولت تفاهم نشان ندهد، عواقب وخیم این وضع قابل پیشبینی نیست. من خواهان تغییر احمد مدنی (استاندار خوزستان) هستم، زیرا حضور او در این شهر اوضاع منطقه را پرآشوبتر میکند». در این میان، رادیو صوتالجماهیر عراق و رادیو عربی کویت با نقل اخبار به گونهای تحریکآمیز، ادامه درگیریها تا تحقق خودمختاری عربستان را نوید دادند؛ و رادیو کویت در بخش اخبار عربی خود گزارش داد: «اعراب ایران اعلام کردند که سلاحهای خود را تحویل نخواهند داد، مگر پس از اینکه دولت خواستههای آنها در مورد خودمختاری را تأمین کند». از سوی دیگر، رادیو بغداد به زبان عربی بهطور مرتب برای مردم عرب خوزستان، پیام میفرستاد. نیروهای عراقی نیز در مقابل پاسگاههای مرزی به تجمع نیرو و اقدامات تحریکآمیز دست زدند و بالگردهای آنها در خسروآباد به پرواز درآمدند.
از این زمان، سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب شروع به سنگربندی اطراف ساختمانها نمودند و تعداد زیادی عناصر مسلح از سایر نقاط به شهر وارد شدند. در بامداد ۹ خرداد ۱۳۵۸ و حدود دو ساعت پس از توافق مدنی و نمایندگان شیخ شبیر خاقانی، چهار فرد مسلح با اتومبیل به محل تحصن مخالفان سازمان سیاسی خلق عرب آمده و اقدام به تیراندازی نمودند. این گروه همچنین با شلیک تیر به سوی شهربانی فضای شهر را ملتهب کردند. نظر جهان آرا، مخالف این نظر است و گفته:
دریادار مدنی استاندار وقت خوزستان در دیدار با شیخ شبیر خاقانی و جمعی از مقامات محلی آبادان و خرمشهر گفت: «هرکس نغمه تجزیه طلبی در این استان ساز کند به شدت او را سرکوب میکنیم» وی افزود «برای حفظ امنیت و انتظامات شهر با توجه به محدودیت پرسنل شهربانی قرار است عدهای از جوانان پاسدار به استخدام دولت در آیند و انتظامات شهر را با ضوابط نظامی به عهده بگیرند. وی با اشاره به مشکلات منطقه گفت در گذشته سیاست استعماری مبتنی بر تحقیر خلقها بود و تنها خلق عرب نبود که زیربار ستم بود» در پی اظهارات دریادار مدنی و دخالتهای بیرویهٔ کمیتههای انقلاب که از خارج از شهر به خرمشهر آمده بودند، شیخ شبیر خاقانی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ با انتشار اعلامیهای تهدید کرد که به عنوان اعتراض کشور را ترک خواهد کرد. در پی این واقعه روحالله خمینی از محمود طالقانی و احمد خمینی خواست با شبیر خاقانی مذاکره کرده و از وی بخواهند در این وضعیت بحرانی کشور را ترک نکند. احمد خمینی در تماس تلفنی با شیخ شبیر خاقانی مراتب تأسف امام خمینی را از شنیدن خبر تصمیم شیخ شبیر خاقانی در مورد ترک ایران ابلاغ کرده و از او خواست که «در این اوضاع بحرانی کشور را ترک نکند زیرا در این صورت احتمال وقوع رویدادهای ناخوشایندی در خوزستان میرود» در پی تصمیم شیخ شبیر خاقانی مبنی بر ترک ایران عناصر سازمان سیاسی خلق عرب در حمایت از محمد طاهر آل شبیر خاقانی و درخواست از دولت که برای جلوگیری از خروج ایشان تظاهراتی برپا کردند. شیخ شبیر خاقانی پس از دریافت پیامهای سید محمدکاظم شریعتمداری و محمود طالقانی و ملاقات با نماینده روحالله خمینی از تصمیم خود منصرف شد
درحالیکه عدهای براین عقیده بودند که در آن به شیخ شبیر و فرزندش اهانتهایی شدهاست. این اعلامیه که به اسم بازاریان خرمشهر منتشر شده بود خشم اکثریت مردم را اعم از فارس و عرب که شیخ شبیر خاقانی را به عنوان یک روحانی و مجتهد مبارز میشناختند برانگیخت و باعث تظاهرات و تجمع در مسجد امام صادق شد.
در روز ۱۲ خرداد تعداد زیادی از عناصر خلق عرب و کانون خلق عرب مسلمان پس از یک راهپیمایی، در مسجد امام جعفر صادق خرمشهر تحصن کردند و با صدور قطعنامهای، خواستار برکناری مسببین اصلی حوادث شدند و همینطور، شناسایی و محاکمه سایر مسئولین و حملهکنندگان به منزل شبیر خاقانی، جمعآوری سلاحهایی که ادعا میشد در بامداد چهارشنبه قبل از درگیری بین افراد غیرمسئول لباس شخصی در مسجد جامع توزیع گردیده بود، روشن شدن اخبار سه روز اخیر که مغرضانه پخش شده بود، حمایت کامل از شبیر خاقانی بهعنوان رهبر مذهبی خوزستان، نفی تجزیهطلبی و محکومیت تبعیض و رسیدگی به کشتار را طی ۴۸ ساعت آینده، از نخستوزیر خواستند. بهدنبال آن، شیخ شبیر خاقانی نیز اعلام کرد: «روشی که دولت در خوزستان انتخاب کرده، خطرناک است و ادامه اعمال آن بدین شدت، عواقب وخیمی برای دولت و ملت خواهد داشت.» وی تأکید کرد: «من موارد ۱ تا ۱۲ قطعنامه۱۲ مادهای متحصنین را تأیید میکنم. تیمسار مدنی باید منتقل شود؛ و در قطعنامه (مورد بند۱۲) برای این کار به دولت پنج روز وقت میدهم.». در روز ۱۳ خرداد پس از فروکش شدن درگیری در شهر کانون فرهنگی ـ نظامی طی اطلاعیهای خلع سلاح خود را اعلام نمود. در این روز همچنین هیئتی مرکب از نمایندگان مطبوعات، جبهه دمکراتیک ملی ایران، جمعیت حقوقدانان، کانون وکلا و چند گروه سیاسی جهت بررسی اوضاع از تهران وارد خوزستان شدند. در همین روز، سازمان سیاسی خلق عرب با نام سازمان سیاسی خلق عرب محمره و به نمایندگی از خلق عرب، دبیرکل سازمان ملل را دعوت کرد. در روز ۱۵ خرداد به دنبال لغو حالت فوقالعاده در شهر توافقنامه هشت مادهای بین شیخ شبیر خاقانی و استاندار خوزستان امضا شد..
به دنبال این تحولات دریادار مدنی اظهار داشت که تمام کانونها و کمیتهها باید منحل شود و در اینباره با شیخ شبیر خاقانی و دولت مذاکره خواهد شد. وی بعد از خاتمه جلسه به اقامتگاه شبیر خاقانی رفت و با او به توافق رسید که به جز سازمان سیاسی خلق مسلمان عرب تمام کانونهای موجود منحل شود و مقامات دولتی با مشارکت این سازمان امور انتظامی را تحت نظر بگیرند. ولی درست در زمانی که این مذاکرات جریان داشت، عدهای به شهربانی حمله و آنجا را خلع سلاح کردند.
در همین روز شیخ شبیر خاقانی که برای دیدار با امام از چند روز قبل در قم بودند وارد خرمشهر شدند. وی که در این سفر با امام خمینی، نخستوزیر و محمود طالقانی ملاقات کرده بود اعلام داشت مرکز قول دادهاست در قبال خلع سلاح به خواستههای آنها ترتیب اثر بدهد
در کنار سازمان سیاسی خلق عرب، گروهی با عنوان «روشنفکران انقلابی عرب» با در دست گرفتن ساختمان سازمان زنان در خرمشهر «کانون فرهنگی خلق عرب مسلمان ایران» را تشکیل دادند. این کانون گروه روشنفکر را هدف تبلیغات خود داشت. این کانون طی اعلامیههایی مبارزه علیه «ارتجاع عرب و فارس»، احیای فرهنگ عرب، رشد سیاسی مردم و ایجاد محل تجمع برای اقوام عرب که گرفتاریهای خود را مطرح کنند، را جزء اهداف خود بیان کردند.در ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ سید علی خامنهای به همراه فرمانده لشکر خوزستان به منظور رسیدگی به مسئله تشکیل خلق عرب ایران در خرمشهر با شیخ شبیر خاقانی ملاقات کردند و چندی بعد نیز مهندس بازرگان و هیئت همراه وی در ۲۹ اسفند به دیدار شیخ شبیر خاقانی در خرمشهر رفته و با وی مذاکره کردند.
حدود دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، محمد طاهر آل شبیر خاقانی با توجه به اینکه یکی از روحانیون باسابقه و از مراجع تقلید خرمشهر بود توانست با نظارت بر کمیته انقلاب که ترکیبی از عربها و غیر عربهای منطقه بود، تا حدود فراوانی زمام امور منطقه را در دست گیرد. یکی از مهمترین فرمانهایی که شیخ شبیر در جهت حفظ تمامیت ارضی کشور صادر کرد بستن همه مناطق مرزی خرمشهر اعم از زمینی و دریایی تا اطلاع ثانوی بود و کنترل مرزها را به عشایر عرب ساکن نوار مرزی خرمشهر واگذار کرد. از سوی دیگر، چند روز پس از تشکیل کمیته، عدهای از شیوخ منطقه با اشغال ساختمان کنسولگری آمریکا در خرمشهر، کمیته مستقلی بنام کمیته عربها یا ستاد رزمندگان خلق عرب را تشکیل دادند که پس از مدتی بنام سازمان سیاسی خلق عرب خوزستان موسوم شد و گفته میشود تمام کسانی که آنجا رفتوآمد میکردند باید لباس محلی میپوشیدند. کمیته اول شهر به علت اختلافهای درون آن منحل شد (در کمیته اول تمام سران عشایر در شورای مرکزی کمیته عضو بودند) و کمیته دوم هم به این علت که تنها دو نفر از سران عشایر در آن عضو بودند مورد مخالفت شیخ شبیر قرار گرفت و اعلام نمود که ۵۰٪ از اعضای کمیته باید عرب و ۵۰٪ عجم باشند که سرانجام شورای جدید شهر و کمیته دوم انقلاب در مورخه ۴ فروردین ۱۳۵۸ اعلام انحلال نمود.