شیخ حسن بزرگ
جملاتی از کاربرد کلمه شیخ حسن بزرگ
شیخ حسن بزرگ که در زمان ابوسعید به بالاترین منصب یعنی اولوس بیک و نایب مناب دست یافت در کشمکشهای پی در پی قدرت در اواخر حکومت مغولان شخصیت تأثیرگذاری از خود نشان داد. ظاهراً هدف وی بیشتر بازسازی امپراتوری ایلخانی بوده تا براندازی آن.
حکومت موسی نیز دیری نپایید و امیر شیخ حسن بزرگ (ایلکانی) بر امور مسلط شد و ساتیبیگ را با پسرش سیورغان به دشت مغان روانه ساخت.
به سال ۷۳۹ چوپانیان و امرای هزارهها ساتیبیگ را که با امیر شیخ حسن بزرگ صفایی نداشت از گرجستان بازآوردند و به مقام ایلخانی برداشتند و خطبه و سکه بنام او کردند و رکنالدین شیخی و غیاثالدین محمد علیشاهی را به وزارت او گماشتند.
زبان دیوانی و نیز زبان ارتباط جمعی قلمرو آل جلایر، مانند دیگر قلمروهای منشعب شده از دولت ایلخانی، فارسی بود و سلاطین آل جلایر، نامههای خویش را به فارسی مینگاشتند و دارای ملک الشعرای پارسی سرا مانند سلمان ساوجی بودند و خود نیز به بهطور گسترده، به فارسی شعر میسرودند، چنانکه از سلطان احمد ایلکانی، دیوان شعری به شیوه سلمان و حافظ برجاماندهاست. فارسی نگاری در حوزه آثار علمی که پیش از آن از دوره ایلخانی و با سقوط خلافت، آغاز و جایگزین عربی نگاری شده بود، با حمایتهای سلاطین جلایری، پیشرفت بسیار کرد و کتب منطق، فلسفه، تراجم، قصص، تصوف و مخصوصاً تاریخ، به فارسی نگاشته میشد. نیز به سبب حضور سپاهیان ترکزبان ایلکانی، زبان ترکی نیز در این دوره در عراق عرب رواج یافت. آل جلایر در حوزه مذهبی گرایشهای شیعی بیچون و چرایی از خود نشان دادند، چنانکه از انتخاب نامهای علی، حسن و حسین هویداست. یک اشاره صریحتر در این زمینه میتواند وصیت شیخ حسن بزرگ باشد که در هنگام مرگ سفارش کرد تا در نجف اشرف به خاک سپرده شود. بهعلاوه چون جلایریان از دست نشاندهگان ایلخانان مغول بودند و امرای مغول حداقل بعد از سلطان محمد خدابنده (۱۳۱۲_۱۳۰۲ م، قبر در بقعه سلطانیه زنجان) از مذهب بودائی به شیعه مذهب گرویده بودند، طبیعی است که آلجلایر و خلف آنها یعنی قرهقوینلوها نیز شیعه مذهب بودهباشند. معالوصف توجیهی برای عدم وجود اشارات و قواعد شیعی بر روی مسکوکات آل جلایر وجود ندارد، مگر آنکه قبول کنیم گرایش سلاطین این سلسله به تشیع، ضرورتاً شکل نمایشی و گرایش اتباع آنان را به این مذهب را در پی نداشتهاست.
پس از آن موسی به عنوان ایلخان جدید و در واقع به عنوان دست نشانده علی پادشاه بر تخت نشست. حامیان آرپاخان، یعنی حاجی تقایی در همین حین نزد شیخ حسن بزرگ رفتند که به نوبه خود شاهزاده برجیگیدی دیگر به نام پیرحسین را به عنوان یک ایلخان در 20 ژوئیه 1336 بزرگ کرد. سورگان سیره چوپانی دوباره تغییر سمت داد و در نبرد قره به جلایریان پیوست. نزدیک وان یک گروه گرجی به فرماندهی امیرگامبر اول پاناسکرتلی، دوک تائو نیز به نبرد در سمت جلایری پیوست. علیرغم اینکه نیروههای علی پادشاه، حاجی تقای و اوگرونچ سورغان را شکست دادند، موسی در مرکز نبرد مستقر بود و به شدت شکست خورد. در نتیجه این نبرد علی پادشاه دستگیر و اعدام شد در حالی که موسی در 24 ژوئیه 1336 مجبور به فرار شد.
ملک اشرف در سال ۱۳۴۷ میلادی (۷۴۸ هجری) به عراق عرب و بغداد لشکر کشید؛ ولی شیخ حسن بزرگ در مقابلش ایستاد و نتوانست آنجا را فتح کند. پس به پایتخت خود بازگشت و سرزمینهایی که تحت فرمانش بودند، شامل آذربایجان، مغان، اران، عراق عجم و بخشهایی از کردستان و گرجستان را میان فرماندهان مورداعتماد خود تقسیم کرد و برای خود مشاوران و همراهانی برگزید. همین مشاوران بودند که امور کشور را تا حدودی سامان بخشیدند؛ اما ملک اشرف به سال ۱۳۴۹ میلادی (۷۵۰ هجری) یکی از وزرای خود به نام عبدالحی را دستگیر کرد، همهٔ داراییهایش را مصادره نمود، او را به گیلان تبعید کرد و سپس خواجه مسعود دامغانی را به مقام وزارت منصوب کرد.
شیخ حسن بزرگ (ایلکانی) نیز بخدمت ساتیبیگ آمد و دست خاتون را بوسید و پس از عذرخواهی با اردو به اوجان آمد.
معزالدین سلطان اویس بن حسن بن حسین بن آغبوغا بن ایلکا بن جلایر (زادهٔ ۱۳۳۸ میلادی / ۷۳۹ هجری – درگذشتهٔ ۱۳۷۴ میلادی / ۷۷۶ هجری) شاعر، موسیقیدان، نقاش و دومین پادشاه از دودمان جلایریان (ایلکانیان) است. او مشهورترین پادشاه جلایری و فرزند شیخ حسن بزرگ و دلشاد خاتون بود و قبرش در شادباد مشایخ در شش کیلومتری مرکز شهر تبریز قرار دارد.