شهزور

معنی کلمه شهزور در لغت نامه دهخدا

شهزور. [ ش َ ] ( اِخ ) مخفف شهرزور. ( از برهان ) ( از آنندراج ). رجوع به شهرزور شود.

جملاتی از کاربرد کلمه شهزور

ابواسحاق تصمیم داشت که اسلام را در منطقهٔ کازرون توسعه دهد و به همین علت شروع به تبلیغ و نشر دین کرد. او ابتدا در مسجد جامع کازرون به منبر رفت. اما به دلیل اخلال‌هایی که مخالفان در کارش به وجود آوردند، به ناچار از کازرون خارج شده و با ساخت محراب و سپس مسجدی سنگی در حومهٔ شهر به تبلیغ دین پرداخت. مخالفین او بارها این مسجد را تخریب کردند تا اینکه نهایتاً در سال ۳۷۱ هجری قمری یکی از مریدان او مسجدی را بنا کرد که به پایگاه اصلی سلسلهٔ کازرونیه تبدیل شد. اقدامات او که با استقبال مردم مواجه شده بود، موجب عکس‌العمل شدید زرتشتیان کازرون شد. پس از آن بود که ابواسحاق به تهیه سپاهی با کمک ابوعبدالله محمد بن جذین روی آورد. کشمکش‌های میان ابواسحاق و حاکم زرتشتی کازرون، موجب وقوع جنگی سخت میان مسلمانان و زرتشتیان کازرون شد. جنگ‌های متعدد او موجب شد تا در میان مردم شیخ غازی لقب بگیرد. دشمنی‌ها تا آن‌جا ادامه یافت که مردی به نام شهزور بن خربام نیز سعی در ترور شیخ ابواسحاق داشت که ناموفق بود.