شلیک متقابل
معنی کلمه شلیک متقابل در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه شلیک متقابل
زوسیما در بخش دوم کتاب ششم داستان خود را نقل میکند که در جوانی یک افسر نظامی بود که در سنپترزبورگ به مهمانهای مختلف دعوت میشد و عاشق دختری بود که با شخص دیگری ازدواج کرد. پس در حین گفتگو به شوهر دختر توهین کرد و این توهین منجر به دوئل شد. عصر قبل از دوئل، حال زوسیما خوب نبود و از دست گماشته خود عصبانی شد و به او سیلی زد. اما صبح روز بعد، حال و هوای زوسیما کاملاً متفاوت بود. او پر از خودآگاهی عمیقی بود و متوجه شد که با گماشتهاش ظالمانه رفتار کردهاست. از نظرش، گماشته و همینطور مردی که باید با او دوئل کند، مردانی هستند که خدا شبیه خودش آفریدهاست. زوسیما به دوئل رفت و پس از این که رقیبش اولین تیر را شلیک کرد، او به جای شلیک متقابل، اسلحهاش را انداخت و عذرخواهی کرد و نهایتاً اعلام کرد که استعفا میدهد تا به یک صومعه بپیوندد.