شقم

معنی کلمه شقم در لغت نامه دهخدا

شقم. [ ش َ ق َ ] ( ع اِ ) نوعی از خرما. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || برشوم که نوعی خرماست و در بصره به دست آید. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه شقم در فرهنگ فارسی

نوعی از خرما بر شوم که نوعی از خرما است و در بصره بدست می آید .

جملاتی از کاربرد کلمه شقم

اتحادیۀ کمونیستﻫﺎﻯ ایران یکی از مخالفان حزب شفق سرخ بود. این اتحادیه در نخستین ماه‌های پس از انقلاب اقدام به انتشار کتابی کرد که نام و مشخصات ۸ هزار نفر را در بر می‌گرفت که به ادعای اتحادیه مأموران ساواک بودند. در این کتاب نام یکی از بنیانگذاران سازمان شفق سرخ نیز به چشم می‌خورد. هم سازمان طوفان و هم حزب مارکسیست-لنینیست شفق سرخ اطلاعات مربوط به این فرد را نادرست دانست و این اتهام را تکذیب کرد. اگرچه با قدرت گرفتن جمهوری اسلامی و سپس تأسیس وزارت اطلاعات صحت و شقم اطللاعات این کتاب هرگز تأیید یا رد نشد،‌ اما سی سال بعد اتحادیۀ ‌کمونیست‌های ایران که به حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوییست) تغییر نام داده‌بود در یادنامۀ تجلیل حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوئیست) به تاریخ ۵ دسامبر ۲۰۰۹ تلویحاً این اتهام را پس گرفت و نوشت که حزب شفق سرخ «... متأسفانه در مقابل حملات فرصت‌طلبانه و شایعات دروغین تاب نیاورد و از هم پاشید».