معنی کلمه سیرت جلال الدین منکبرنی در دانشنامه اسلامی
انگیزه های نسوی در نگارش کتاب سیرت جلال الدین خوارزمشاه را می توان به شرح زیر بیان کرد:
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، استاد مجتبی مینوی، دیباچه مؤلف و هشتاد و نه عنوان(فصل) و بخش تعلیقات و نیز تکمله تعلیقات می باشد.
«سیرت جلال الدین منکبرنی» مهم ترین اثر نسوی است. نسوی، جوینی و جوزجانی، سه تن مورخی بودند که در هنگام حمله مغول، در خراسان و ماوراءالنهر می زیستند و بسیاری از وقایع این دوران را شاهد بوده یا از افراد نزدیک به واقعه کسب اطلاع کرده اند. سیرت جلال الدین خوارزمشاه در حقیقت سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه و شرح یازده سال از این دوران؛ یعنی از آغاز حمله مغول تا مرگ سلطان جلال الدین، و خاطرات شخص نسوی از رویدادهای این دوران است. در این میان، مؤلف در مواردی به سابقه بعضی از وقایع در دوره های پیش از آن؛ یعنی زمان حکمرانی سلطان محمد اشاره نموده و اطلاعات ارزشمندی در این خصوص عرضه کرده است. دقت مؤلف در ضبط وقایع، نزدیکی او به دربار سلطان جلال الدین، ارزیابی اش از وقایع، دید انتقادی و نیز قلت آثار درخصوص حکومت خوارزمشاهیان، سبب شده است که اثر او جایگاهی خاص در میان منابع این دوران به دست آورد.
نسوی جلال الدین را گندمگون و کوتاه قد وصف کرده و او را به سبب شکیبایی، کم حرفی و دشنام ندادن ستوده است. ذهبی، به نقل از عبداللطیف بغدادی، او را گندمگون متمایل به زرد، لاغر و زشت وصف کرده است. به نوشته نسوی، او ترک زبانی بود که گاهی به فارسی هم سخن می گفت؛ اما خواندمیر گفته است که او حتی به فارسی شعر هم می سرود. جلال الدین بسیار خوشگذران و میگسار بود و حتی تا آخرین لحظاتِ حکومتِ خود این رفتار را رها نکرد. برخی آن را یکی از عوامل سقوط وی دانسته اند. بر اساس روایاتی از نسوی، او رعیت دوست و به اجرای عدالت علاقه مند بود و از منافع توده مردم در برابر زیاده خواهی سربازان و درباریانِ خشن خود حفاظت می کرد. همچنین به عمران و آبادانی علاقه مند بود. او در پرورش ادیبان و علما می کوشید و بدین منظور مدرسه ای در اصفهان بنا کرد. وی اگر چه فاقد شمّ سیاسی قوی بود و توانِ برآوردِ صحیح نیروهای خود و حریفان و استفاده از فرصت های مناسب سیاسی را نداشت؛ اما بدون شک از مهارت و جسارت نظامی بسیاری برخوردار بود، چنانکه در بسیاری از نبردها با تهور خود مایه تقویت روحیه سپاه می شد و نتیجه جنگ را به نفع خود تغییر می داد. در ادبیات و تاریخ ایران، او را با صفاتی همچون دلاور، دلیر، شیر میدان و جز آن ستوده اند. او با مبارزه در برابر مغولان، در دل مردم مأیوس ایران، امید به وجود آورد؛ در نتیجه، در منابع او را به گونه ای ستوده اند و وصف کرده اند که با واقع تفاوت دارد و برخی محققان، به درستی، میان بُعد تاریخی و واقعی وجود جلال الدین با بُعدِ حماسی و آرمانی وی تفاوت قائل شده اند.
[ویکی فقه] سیرت جلال الدین منکبرنی (کتاب). «سیرت جلال الدین منکبرتی» کتابی است به زبان فارسی در بیان سرگذشت جلال الدین منکبرتی پسر سلطان محمد خوارزمشاه است.
انگیزه های نسوی در نگارش کتاب سیرت جلال الدین خوارزمشاه را می توان به شرح زیر بیان کرد: ۱-- شرح رویدادهای سلسله خوارزمشاهیان با هدف عبرت آموزی و کسب تجربه برای خوانندگان. ۲-- گزارش وقایع دوره سلطان جلال الدین به آن سبب که توسط دیگر مورخان نگاشته نشده است. ۳-- نبود نویسندگان علاقه مند و توانمند برای نگارش رویدادهای این دوره. نسوی وصف این موقعیت را آنجا که انگیزه تاریخ نویسی خود را بیان کرده به روشنی آورده و نوشته است. ۴-- حضور نسوی در وقایع مهم دوره سلطان جلال الدین. نسوی به دلیل مسئولیت مهمی که داشته در اغلب سفرها و ماموریت ها همراه سلطان بوده است. همچنین عموم فرامین و نامه ها را او می نوشت، به همین دلیل مطلع ترین فرد از اوضاع اداری و سیاسی دوره سلطان جلال الدین محسوب می شد. وجود این اطلاعات انگیزه لازم را برای نسوی در خصوص ثبت این اخبار فراهم آورده است. ۵-- توانایی نسوی در کتابت و انشا که انگیزه لازم را برای او به وجود آورده است. ۶-- و ظاهرا شرح رویدادهای زندگی خود؛ زیرا نسوی در تاریخ نگاری خویش، اغلب خاطرات خود را نگاشته است. به نوشته مینوی، مولف هر چند نیت آن را نداشته است که ترجمه حال خویشتن را بنگارد، در دو اثرش آن قدر از خود سخن گفته است که از خلال عباراتش بتوان وی را شناخت.
ساختار کتاب
کتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، استاد مجتبی مینوی ، دیباچه مولف و هشتاد و نه عنوان (فصل) و بخش تعلیقات و نیز تکمله تعلیقات می باشد.
گزارش محتوا
«سیرت جلال الدین منکبرنی» مهم ترین اثر نسوی است. نسوی ، جوینی و جوزجانی ، سه تن مورخی بودند که در هنگام حمله مغول ، در خراسان و ماوراءالنهر می زیستند و بسیاری از وقایع این دوران را شاهد بوده یا از افراد نزدیک به واقعه کسب اطلاع کرده اند. سیرت جلال الدین خوارزمشاه در حقیقت سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه و شرح یازده سال از این دوران؛ یعنی از آغاز حمله مغول تا مرگ سلطان جلال الدین، و خاطرات شخص نسوی از رویدادهای این دوران است. در این میان، مؤلف در مواردی به سابقه بعضی از وقایع در دوره های پیش از آن؛ یعنی زمان حکمرانی سلطان محمد اشاره نموده و اطلاعات ارزشمندی در این خصوص عرضه کرده است. دقت مؤلف در ضبط وقایع، نزدیکی او به دربار سلطان جلال الدین، ارزیابی اش از وقایع، دید انتقادی و نیز قلت آثار درخصوص حکومت خوارزمشاهیان، سبب شده است که اثر او جایگاهی خاص در میان منابع این دوران به دست آورد.
← وصف نسوی جلال الدین
...